وزارت "بهداشت" را جدا کنید!
دفاتر خدمات سلامت، همانطور که از نامشان پیدا نیست، برای ایجاد تحول و تغییر در بهداشت مواد غذایی و بهداشت محیط امکنه و صنوف پای بر عرصه هستی نهاده اند.
ناگفته پیداست که وقتی وزارت محترم "درمان" حتی حاضر نیست برای فعالیت های بهداشتی نامی با مسما که رنگ و بوی "درمان" نمی دهد برگزیند، نباید دلخوش به این بود که بودجه های بخش های "بهداشت" و "درمان" عادلانه تخصیص یافته و "یک اونس پیشگیری بهتر از یک پوند درمان است" در عمل جدی گرفته شود.
یک مقایسه اجمالی بین تعرفه های دستمزد فعالین در عرصه "درمان" با شاغلین میدان "بهداشت" بخوبی هر چه تمامتر بیان می کند که اگر "هر چقدر پول بدهی آش می خوری" را جدی بگیریم(چرا نباید جدی بگیریم؟!) نمی توانیم به آینده بهداشت مملکت امیدوار بوده و آن را چندان متفاوت از حال حاضر در نظر آوریم.
نگاهی به شرایط بهداشتی حال حاضر جامعه مبین این است که انصافا تعرفه های یاد شده در جایشان نشسته اند و با این نشستن اوضاع و احوال نابسامان و بدی را برای مردمان غیر بهره مند از محیط سالم رقم زده اند.
امروزه حاشیه نشینان کشور مدام از گرد و غبار محلی گله مندند و مرکز نشینان، از اینکه هر روز دود و دم بیش از حد استاندارد مشامی برایشان باقی نگذاشته است آه و ناله می کنند.
اوضاع و احوال آلودگی خاک نیز انصافا به بدی آلودگی هوا بوده و دست کم به اندازه آن در طی سالیان طولانی پسرفت کرده است.
در این باب باید گفت که در حالی که پسماندهای غذایی دیگر کشورها در بهترین شرایط خوراک دام شده و در بدترین شرایط تبدیل به کمپوست، غذای گیاه، می گردند، ما هنوز اندر خم کوچه "دفن بهداشتی زباله" مانده و چندان مهم نمی بینیم که آلودگی خاک و آب های زیرزمینی را هر چه بیشتر رقم بزنیم.
در زمینه آلودگی آب نیز اوضاع واقعا جالبی داریم، یعنی در شرایطی که در بسیاری کشورها توجه اساسی بر ممانعت از آلوده ساختن آب ها استوار است، درب نحوه مواجهه ما با آلودگی آب کماکان بر پاشنه آلوده سازی اولیه و پالوده سازی ثانویه می چرخد; موضوعی که باعث می شود هزینه تصفیه آن بالا رفته و در عوض آلوده کنندگان اب ها، آن هایی که آب ها را الوده نمی کنند جریمه شده و تنبیه گردند.
در باره آلودگی صوتی باید گفت که این نوع آلودگی در کشور ما فقط مختص ساختمان سازی است و برخورد با آن نیز کوچکترین ارتباطی به وزارت بهداشت ندارد! یعنی اگر احیانا شما همسایه ای که از سر و صدای تولیدی همسایه خانه ساز بغل دستی به ستوه آمده است باشید، یکصد و سی و هفت را گرفته و شهرداری را به یاری می طلبید.
ساعاتی بعد سر و صدا قطع شده و شما در دل به مامورین شهرداری که "انصافا کارشان را بلدند" درود می فرستید.
چند دقیقه ای از رفتن مامورین شهرداری نمی گذرد که تولید سر و صدا از سر گرفته شده و شما را متوجه اینکه "همسایه هم کارش را بلد است" می کند.
آن هایی که کار طعمه گذاری و کاربرد سموم کرده اند خوب می دانند که در مصرف طعمه و سم باید دقت کافی به خرج داد تا سلامت مردم به خطر نیفتاده و تاثیرات منفی بر روی محیط زیست نیز ایجاد نشود.
این موضوع نشان دهنده این است که حوزه کاری فعالین عرصه بهداشت بیش از آنکه به شاغلین بخش درمان بخورد، به حافظان محیط زیست می ماند.
روی این حساب، چنانچه معاونت "بهداشت" از وزارت "درمان" منفک شده و به همراه سازمان حفاظت از محیط زیست وزارتخانه ای مستقل را تشکیل دهند، هم سازمان حفاظت از محیط زیست از قالب سازمان درآمده و با تبدیل شدن به وزارتخانه دارای قدرت و اعمال نفوذ بیشتری می گردد و هم، دانش آموخته های بهداشت با بهره مندی از حق و حقوق بیشتر، دلبند اینکه به اوضاع و احوال نامساعد بهداشتی جامعه تغییری اساسی داده و تا آنجا که می توانند از گرفته شدن حال مردم در اثر ناملایمات بهداشتی ممانعت به عمل آورند می گردند.
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.