می گویند مرد صاحب نفوذی زیر دست خود را صدا زده و با لحنی پرخاشگرانه "شنیده ام که پا روی دم ما گذاشته ای؟!" را بر زبان می آورد.

زیر دست در کمال ادب و احترام پاسخ می دهد:"قربان!ماشاالله دم شما آنقدر بلند و کلفت است که ما هر جا پا می گذاریم در عمل پا روی دم شما گذاشته ایم.لطفا حدود و ثغور دم خود را مشخص کنید تا بدانیم کجاها نباید پا بگذاریم.

سال ها بود که مشابه اتفاق یاد شده برای افرادی که به دلیل بیماری یا عذر شرعی قادر به روزه گرفتن نبودند پیش می آمد، یعنی آن ها در هر مکان عمومی که می خواستند از آبخوری استفاده نمایند، ناخودآگاه خویشتن را در معرض انظار عمومی ملاحظه می کردند.

این امر جدا از اینکه وجدان آن هایی که روزه نبودند را آزرده ساخته و ایشان را شرمنده جماعت روزه دار می کرد، این خطر را نیز داشت که می توانست با باز کردن پای "ارشاد" به قضیه، ماجرا را از آنچه که بود بعرنج تر و پیچیده تر نماید.

خوشبختانه یکی دو سالی است که مسئولین محترم مترو دست از بیاناتی در مایه های "مشکل خودشان است" برداشته و در باره اینکه "شاید مشکل از خودمان باشد" اندیشه درست و حسابی کرده اند.

این اندیشه کار خوبی دست همه مردم داده و علاوه بر جماعت روزه دار، بیماران و دارندگان عذر شرعی را هم به ادای "خدا خیرشان بدهد" کشانیده است.

این روزها که آبخوری های بسیاری از ایستگاههای مترو با استفاده از حفاظی چوبی از معرض دید انظار عمومی خارج گردیده اند و استفاده کنندگان از آبخوری همانند سابق نگران دیده شدن نیستند، خیلی ها به این فکر می کنند که اگر مسئولین و متصدیان امور کمی بیشتر مردم را درک کرده و جهت حل مسایل و مشکلات آن ها به خود فرصت اندیشیدن بدهند، اتفاقات خوبی در جامعه خواهد افتاد.نخواهد افتاد؟!