قبل از انقلاب، تعداد کمی از روستاهای کشور از نعمت در اختیار داشتن گاز بهره مند بودند، اما امروزه تعداد روستاهای اینگونه کاملا قابل ملاحظه است.

اگر بخواهیم ماجرا را در عوض "تعدادی" از دریچه "کیلومتری" نگاه کنیم هم بخوبی متوجه این موضوع خواهیم شد که کیلومتراژ لوله گذاری خطوط انتقال در سال های پس از پیروزی انقلاب به هیچ روی به آنچه قبل از آن به وقوع پیوسته است نمی ماند.

با این حال، جای این سوال موجود است که چقدر از پیشرفت های بعد از انقلاب از همت والای مردم و مسئولین داخلی به دست آمده و چه میزان از آن ها در نتیجه زمینه سازی ها یا اقداماتی که دست دیگران را بوسیده است پای به عرصه وجود گذارده است.

این سوال از آنجا مهم و حیاتی است که در حال حاضر که مردم اعتماد خود را به مسئولین و دولتمردان تا حد زیادی از دست داده اند سوالاتی در مایه های "نقشه های مترو قبل از انقلاب موجود بوده و تنها ساخت و سازش را بعد از انقلاب انجام داده اند!؟" زیاد شنیده می شود(در باره نیروگاه اتمی بوشهر نیز ابهاماتی قریب به این مضمون موجودیت داخلی دارد)

قبل از پاسخ به پرسش مطروحه بهتر است به بازخوانی یکی از آوازهای "صمد آقا" که از یکی از فیلم های او "وام" گرفته ایم اقدام نماییم:

صمد آقا اومده     از ده بالا اومده

لوله گاز میکاره    حوصله ناز نداره

لیلا، لیلا،لیلا    لیلا، لیلا

آواز بالا که تا زمانی طولانی توسط زن و مرد و پیر و جوان و کوچک و بزرگسال زیر لب زمزمه می شد، بخوبی بیانگر این است که در گذشته دور، نه تنها عملیات "گاز کاری" می توانست تک نفره صورت گیرد، بلکه جهت انجام عملیات حفاری و لوله گذاری نیاز به استفاده از ماشین آلات و وسایل پیچیده مکانیکی و امروزی احساس نمی گردید.

کوتاه سخن اینکه درست است که همت والای مردم و مسئولین، سرعت گازرسانی به روستاها را کاملا متحول کرده است، اما هر قدر هم خودخواه باشیم باید بپذیریم که بخشی از این تحول از وارد کردن ماشین آلات و تجهیزاتی که ما ایرانی ها در تولید آن ها کوچکترین نقشی نداشته ایم و با عدم وقوع انقلاب نیز به هر حال تولید می شدند نشات گرفته است.

نمونه امروزی چنین پیشرفت هایی را می توان در کاهش بار ترافیکی پایتخت ملاحظه کرد.

همه ما خوب می دانیم که نرم افزارهایی همانند "گوگل مپ" تا چه اندازه به کار رانندگان آمده و ایشان را قادر کرده اند ترافیک موجود در سطح شهر تهران را کاملا تعدیل نمایند.

در چنین شرایطی، آیا مسئولین و اولیای ذیربط می توانند کاهش ترافیک پایتخت را نشات گرفته از اقدامات خود دانسته و زحمات کشیده شده توسط دیگران را به نام خود "سند" بزنند؟

متاسفانه، خطر سندزنی های اینگونه این است که ما دیگر نمی توانیم بر کشورهای دیگر و به ویژه همسایگان خرده وارد کرده و آن ها را بابت اینکه شخصیت های به نام ایرانی و ابداعات ما ایرانی ها را کاملا مال خود نموده اند مستحق شماتت بیابیم!