فرق اصلی "زباله دزد" و "پیمانکار جمع آوری کننده پسماند" این است که در حالی که اولی مواد به دردبخور را از میان مخلوط زباله های تر و خشک جدا کرده و به وسع خود در شیوع و گسترش انواع و اقسام بیماری ها می کوشد، دومی به برکت غرفه های بازیافت یا ماشین های ملودی داری که پسماندها را از درب منزل تحویل می گیرند مانع از اختلاط زباله های تر و خشک شده و آینده خوبی را برای سلامتی مردم رقم می زند.

با این حال، متاسفانه به تازگی دیده شده که در عوض اینکه فرهنگ دومی، اولی را متاثر از خود نموده و زباله دزدها را وادار نماید که نگاه خود را از مخلوط زباله های تر و خشک دزدیده و آن را معطوف پسماندهایی که شهروندان بخوبی جداسازی نموده اند کنند، عملکرد اقتصادی دومی است که اولی را تحت الشعاع قرار داده و پیمانکار جمع آوری کننده پسماند را متوجه خوبی خم شدن تا کمر و جستجو در میان زباله های تر نموده است!

در هیچ کشوری حفاظت از محیط زیست تنها وظیفه دولتی ها محسوب نمی شود، زیرا شهروندان خوب می دانند که در نبود یا کمبود کنترل ها و مشارکت های مردمی، ممانعت از آسیب رسانی به محیط زیست و حفظ آن برای آیندگان مطالبه ای که دولتی ها برایش تره درست و حسابی خرد کنند نخواهد بود.

لذا، بر شهروندانی که مشاهده می کنند تفاوت عمده زباله دزدها و پیمانکاران جمع آوری کننده پسماندهای خشک تنها در عملکرد بی مجوز اولی و فعالیت مجوزدار دومی خلاصه می شود فرض است که ضمن جدی تر گرفتن حضور در غرفه های بازیافت و اقدام به تفکیک جزیی پسماندهای خشک، عملکرد پیمانکارانی که از وظایف خود تخطی کرده و با زباله گردی مجوز دار!؟ روزگار می گذرانند را زیر ذره بین قرار دهند; باشد تا با اعلام شماره پلاک ماشین های متخلف به 137 ، دیگر شاهد حضور و وفور پیمانکارانی که به دلیل عدم کنترل های لازم عرصه را برای درآمدزایی آسیب رسان به محیط زیست و تندرستی مردم مهیا دیده اند نبوده و ارزش و اهمیت "مجوز" را بیش از این نزد مردم زائل شده نبینیم*!؟

*موارد تخلفی که باید به 137 گزارش گردد در بدنه ماشین های بازیافت درج شده و می تواند شهروندان را آگاه نماید که چه چیز را باید گزارش نمایند.

منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد