فوبیای "حرف مردم"؟!

همه ما کسانی را می شناسیم که با برخی از انواع ترس و واهمه دست و پنجه نرم می کنند.برخی از این ترس ها خیالی و موهومی بوده و به اتفاقاتی که هرگز نخواهند افتاد ربط پیدا می کنند و بعضی از آن ها واقعی بوده و به جریاناتی که شاید برای هر کسی اتفاق بیفتد مربوط هستند.چون موضوع این یادداشت بررسی انواع و اقسام ترس ها نیست به بیان همین مختصر بسنده کرده و تنها اشاره می کنیم که شماری از ترس ها و واهمه ها به قرار زیر می باشند:
ترس از بلندی، ترس از هواپیما، ترس از ازدواج، ترس از فرزند آوری، ترس از اتوبوس، ترس از مترو، ترس از آسانسور، ترس از سگ و گربه، ترس از مار و ترس از دزد.
قبل از وارد موضوع شدن بهتر است یادآور شویم که ترس فقط مختص آدم های عادی و معمولی نیست و بسیاری از چهره های شناخته شده و مطرح جهان با انواعی از ترس های متعارف یا نامتعارف روبرو بوده اند.به عنوان مثال "دنیس برگ کمپ" که بازیکن سرشناس فوتبال جهان بود به شدت از سوار شدن بر هواپیما هراس داشت و به همین خاطر با قطار خود را به محل مسابقات می رسانید.از آنجا که وی بازیکنی سرشناس بود و بارها و بارها مجبور به مسافرت به خارج از هلند می گشت، ترس از هواپیما دردسرهای فراوانی را برای او به ارمغان آورده و موجب شده بود که او زودتر از دیگر هم تیمی ها راه افتاده و دیرتر از همه آن ها از محل مورد نظر سر در بیاورد.
قطعا همه ترس ها بد نیستند و شمار قابل توجهی از هراس ها موجب بیمه شدن جان و مال آدم ها می گردند.به عنوان نمونه ترس از مار باعث می شود که فرد قبل از آنکه از ریسمان سیاه و سفید بترسد، اقدامات ایمنی را جدی گرفته و خود را از نیشی که از ره کین نیست اما اقتضای طبیعتش می تواند برای آدمی گران تمام شود محفوظ بدارد.
از سوی دیگر، ترس از دزد باعث می شود که فرد مال خود را سفت چسبیده و همسایه را دزد ننماید!(دزد که جای خود دارد!)
بودن بعضی ترس ها خوب است،اما نبودن آن ها چندان هم بدنیست، زیرا به فرد شجاع فرصت انتقام گیری می دهد.برای مثال وقتی کسی توانسته بود از لطمات گاز شهری جان سالم به درد برده و تنها به گاز سگ گرفتار آید، صلاح در آن دیده بود که مورد را نشان پزشک داده و از ایشان هم صلاح و مشورت بگیرد.
پزشک با مشاهده اوضاع و احوال سری به علامت تاثر و تاسف تکان داده و گفته بود که متاسفانه شما به بیماری هاری گرفتار آمده اید.
مرد بی آنکه خم به ابرو بیاورد قلم و کاغذ از جیب خارج کرده و شروع به نوشتن نموده بود.
دکتر با تعجب از او پرسیده بود که آیا مرد در حال نوشتن وصیت نامه خود به سر می برد؟
مرد در جواب با خونسردی کامل "خیر" را بر زبان رانده و توضیح داده بود که دارد فهرست آدم هایی که مرد قرار است قبل از مردن گازشان بگیرد تکمیل می نماید!
مسلم است که با بسیاری از ترس ها می توان یکجورهایی کنار آمد.با این حال ترس هایی هستند که اگر آدمی با آن ها کنار بیاید اتفاقات خوبی را برای خود و خانواده محترم رقم نخواهد زد.از جمله مهمترین این ترس ها می توان به ترس از حرف مردم اشاره کرد، زیرا اگر آدمی دور بسیاری از کارهای خوبی که عرف جامعه نیستند را قلم کشیده و دور و بر شماری از کارهای زشت که متعارف جامعه هستند بگردد نه تنها نخواهد توانست اتفاقات خوشایندی را برای خود و آدم های دور و بر رقم بزند، بلکه یکی از مصادیق بارز عبارت معروف تولستوی که "بدترین جملات این است!همه اینطورند!" به شمار خواهد آمد.
منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.