رقص یا خوش رقصی؟!
اهالی اتوبوس پسربچه هایی که گاه و بیگاه سر و کله شان سبز شده و با خواندن ترانه های لس آنجلسی به امرار معاش می پردازند را خوب می شناسند.نکته جالب توجه این است که این پسربچه ها اصلا و ابدا صدای خوبی ندارند و به این مناسبت سرنشینان اتوبوس با مشاهده آن ها هرگز به فکر اینکه ناخواسته به یک کنسرت کم بها فرا خوانده شده اند نمی افتند.با این حساب آن تک و توک مسافری که دست به جیب می شوند بیشتر از هر چیز با فکر کردن به "گناه دارند" و "هر چه باشد از گدایی که بهتر است" قصد می کنند نسبت به باقی سرنشینان قدر زحمات خوانندگان و نوازندگان اتوبوسی را بیشتر بدانند.
حال فرض کنید که در میان خیل خوانندگان و نوازندگان اتوبوسی،کسی پیدا شود که صدایش با صدایی که آن را تقلید می کند مو نزند و اگر شما چشمان خود را بسته و به آواز او گوش فرا دهید ناخودآگاه قیافه کسی که مدت هاست حق خواندن در داخل کشور ندارد در خاطرتان زنده شود.
قطعا در این حال درآمد آوازخوان بسیار بیش از مقدار معمول و هم صنفی های خویش بوده و همین امر باعث می شود که او با مبدل شدن به چهره سرشناس اتوبوسی،به زودی توسط مسئولین محترم جهت ادای پاره ای توضیحات فرا خوانده شود.
متاسفانه مشابه اتفاق یاد شده برای یکی از شاخ های اینستاگرام هم روی داده است، زیرا اگر حرکات موزون "مائده" کمی ناموزن تر بود و این امر موجب می گشت تعداد تعقیب کنندگان وی از شمار انگشتان دو دست تجاوز نکنند،به احتمال زیاد مسئولین و متصدیان امور بر وی سخت نگرفته و در سرزمینی که مجرمان دستگیر نشده زیادی دارد به اوهم اجازه داده می شد که یک جرم کوچک را،بی آنکه دردسری نصیبش گردد، کاملا مال خود نماید.
به بیان دیگر بیش از آنکه رقص و حرکات موزون موجب شده باشد که "مائده" سر از صدا و سیما در آورده و برای خود اسم و رسمی به هم بزند،این خوش رقصی بوده که موجب شده مسئولین و متصدیان امور ، دست اندرکار اعتراف گیری از وی گردند.
شکی نیست که در مقوله "حرکات موزن" اقدام به این حرکات است که جرم تلقی می شود و متصدیان امور نباید بر مبنای اینکه این حرکات تا چه اندازه موزون یا ناموزون می باشند حکم صادر نمایند.
از این گذشته، تعداد کسانی که از کار مجرم خوششان می آید نباید عامل اصلی تعیین کننده میزان مجازات باشد زیرا این خوش آمدن ضمن اینکه به این موضوع که مجرم کارش را خوب انجام داده است اشاره می کند،مشخص می نماید که ان هایی که سالهاست بودجه های کلان فرهنگی می گیرند و کارشان فقط این بوده است که دستی به سر و گوش فرهنگ اقشار مختلف اجتماع بکشند تا چه حد ضعیف عملکرده اند و تا کدامین میزان، خروجی های کم بها و غیر قابل قبولی داشته اند.
وانگهی،در کشوری که مردم عادت کرده اند به انواع و اقسام سازهای مسئولین برقصند، پیدا شدن کسی که به خاطر دل خودش برقصد مسلما اتفاق خاصی را رقم نخواهد زد!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.