چرا تلگرام را دوست داریم؟!
![]()
شوخی!تفریح!خنده!سرگرمی!
اینها چیزهایی است که موجب می گردد بسیاری از ما ایرانی ها براستی اهل تلگرام باشیم.اما آیا واقعا این چیزها قبل از وجود و ورود "تلگرام" وجود نداشته و با "تلگرام" موجودیت داخلی یافته اند؟
پر واضح است که "هرگز چنین نیست" و قبل از "تلگرام" هم می توانستیم با جستجوی اینترنتی کلید واژه "جوک",لطایف و سرگرمی هایی را از آن خویش سازیم که به گفته عوام بازیچه های امروزه تلگرامی پیش آن ها لنگ بیندازند.
بنا براین چنین به نظر می رسد که چیزی ورای چیزهای پیش گفته باعث شده ایرانی ها عاشق و دلباخته "تلگرام" شده و بدون استفاده از آن روزشان شب نشود و یا یک کم و کسری بزرگ در وجود خویش احساس نمایند.
همه می دانیم که ما ایرانی ها چندان اهل گفتمان رک و صریح و بی پرده نیستیم و بیشتر ترجیح می دهیم حرف دلمان را با گوشه و کنایه و به تاسی از ضرب المثل "به در می گوید تا دیوار بشنود" حالی طرف مقابل و یا اقربا و دوستان و آشنایان نزدیک و دور زمانی و مکانی نماییم.
از سوی دیگر ناگفته پیداست که بیشتر ما در هراس این هستیم که به مجرد اینکه حرفی "مگو" از دهانمان پرید دیگران به شیوه "هیچ آدم عاقلی مثل تو فکر نمی کند" در برابر آن واکنش نشان دهند.
با این حساب است که وقتی در "تلگرام" به نوشته,تصویر, فیلم یا صوتی برخورد می کنیم که در باره اش جز "جانا سخن از زبان ما می گویی" نمی توان گفت دست به کار شده و با ارسال آن به این و آن , به دیگران می رسانیم که در این دنیای بزرگ آنقدرها هم که به نظر می رسد تنها نبوده و دیگرانی هم هستند که دیده و ایده ما را نسبت به زندگی دارا باشند.
لذا امروزه "تلگرام" بیش از آنکه برای ما ایرانی ها عامل تفریح و سرگرمی و یا خدای کرده افزایش اطلاعات و آگاهی های عمومی باشد, ابزار و وسیله ای کاملا شخصی است که هم به واسطه آن می توان نوع نگرش و دیدگاه خویش را به گونه ای کاملا غیر مستقیم مطرح نمود و هم می شود توسط آن به شخصیت شناسی و تعیین و تبیین ویژگی های شخصی اعضای گروه های مختلف اقدام نموده و در باره بعضی هایشان "باور نمی کردم اینجور آدمی باشد!" را یا بر سر زبان جاری نمود و یا برای همیشه در ته ته دل مدفون نمود!!!؟
منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.