مدت ها بود که کمتر کسی خبر از لیلا بلوکات داشت.با این حال اهدای چند عدد کانکس که در پاسخ به تقاضای کیانا صورت گرفت موجب شد که مجددا نام این هنرمند خوب کشورمان سر زبان ها افتاده و این بازیگر سینمای ایران مجددا خبرساز شود.

در اینکه تمامی زلزله زدگان کرمانشاهی دست کم حق داشتن کانکس را دارند شکی نیست،اما این نحوه درخواست کمک و این شیوه کمک رسانی انصافا جای حرف دارد.

زمانی که صاحبخانه ها به بچه دار ، خانه اجاره نمی دادند دو بچه هفت هشت ساله وارد بنگاه شده و در ادامه درخواست اجاره ملک توضیح می دهند که بچه ندارند و فقط یک بابا و یک مامان دارند!

این موضوع کاملا نشاندهنده این است که با میدان داری بچه هایی که در شرایط عادی اسباب دردسر والدین به حساب می ایند ورق می تواند برگشته و والدین را از بی سر پناهی خارج سازد.

مشکل این قضیه این است که معصومیت از دست نرفته بچه ها می تواند اسباب سوء استفاده از ایشان را فراهم ساخته و موجب شود در عوض اینکه حرف دلشان را بزنند به دلخواسته های بزرگتر ها جامه عمل بپوشانند.

در اینجا باید به این نکته اشاره کرد که واقعا چرا زلزله زدگانی که در میانشان دختری به شیرین زبانی کیانا یافت نمی شود و به فکرشان نمی رسد که به مانند کوچولوی دوست داشتنی از قدرت رسانه بهره مند شوند استحقاق و لیاقت کمتری از خانواده کیانا دارند و کماکان و همچنان می باید از نعمت دریافت کانکس بی بهره بمانند.

یک موقع هست که شما بچه ندارید و می خواهید یک بچه بی سرپرست را به فرزندی بگیرید.قطعا در اینگونه مواقع بچه های خوش چهره و شیرین زبان از اقبال بیشتری برای فرزندخواندگی شما بهره مند خواهند شد.همین موضوع هم تاکنون مشکلات فراوانی برای بهزیستی بوجود آورده و مسئولین محترم سازمان , بدرستی نمی دانند چگونه باید به بچه ها توضیح دهند که سرنوشت آن ها بیش از ویژگی های اکتسابی در نتیجه مشخصه های خدادادی رقم می خورد.

وفق این قضیه ،  بچه های زلزله زده ای که متوجه می شوند چون کیانا ازشان خوشگلتر بوده و بهتر حرف می زده به بابا و مامانش کانکس داده اند چگونه می توانند ضمن قهر با طبیعت،با مسئولین و دولتمردان و به ویژه سلبریتی ها قهر نکنند.

در اینکه محدودیت های مختلف باعث می شود که عدالت در دنیا وجود نداشته باشد شکی نیست.(در عدم امکان تحقق عدالت اجتماعی چنین گفته شده است که حتی اگر دو قلاب یکسان ماهیگیری به دو آدم همسن که به یک اندازه تجربه ماهیگیری دارند داده و آن ها را در کنار یک رودخانه بنشانیم ممکن است یک متر فاصله بینشان موجب شود که یکی بیش از دیگری ماهی بگیرد!)

با این حال درک تبعیض نیز همانند خیلی چیزهای دیگر باید در سن و سال مناسب رقم بخورد.روی این حساب تمام بچه ها روزی خواهند فهمید که چهره خوب و خوش سر و زبانی که برخی از آن ها تحت نام "ژن خوب" نام می برند باعث می شود که برخی آدم ها در به دست آوردن خیلی چیزها از هم سن و سالان خود(بزرگترها که جای خود دارند!) جلو بیفتند.با این حال، تا آن زود هنگام بگذارید بچه ها با رویای شیرین "همه بچه ها مثل هم هستند" سر بر بالین بگذارند.

منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد