دوربین مخفی؟!

طرف می گوید که "من کی همچه حرفی زدم؟" , حرف از دهانش در نیامده شبکه های اجتماعی مجازی را مملو از اصوات و تصاویر خویشتن دیده و قبل از همه خود باور می کند که انصافا همچه حرفی را بر زبان رانده است.
طرف می گوید که "ما قبل از انقلاب هم همینطور لباس می پوشیدیم" , بلافاصله شبکه های اجتماعی مجازی با ارسال انواع و اقسام پوشیدنی های آن سال های وی و خانواده محترم نشان می دهند که البسه آن دوران او کمی تا قسمتی متفاوت با امروزی ها بوده است.
طرف می گوید که "اوضاع و احوال مالی و اقتصادی ما همیشه خوب بوده است" , شبکه های اجتماعی مجازی با به تصویر کشیدن هیکل نی قلیانی وی و اینکه با نشستن بر ترک موتور سیکلت حتی کلاه ایمنی هم به عنوان محافظ شخصی نداشته است نشان می دهند که قبول مسئولیت کاملا به وی ساخته و موجبات از آب و گل درآمدن او را به راستی و درستی هر چه تمامتر فراهم نموده است.
طرف می گوید که "اسناد و مدارکش هم موجود است",شبکه های اجتماعی مجازی هر چه دنبال اسناد و مدارک می گردند چیزی به دست نیاورده و مردم را تنها در کوتاه مدت در تفکر "تا نباشد چیزکی" و "دروغ به این بزرگی نمی شود!پس حتما راست است" نگاه می دارند*
این روزها و با گسترش شبکه های اجتماعی مجازی جا دارد که مردم,مسئولین را متوجه واقعیت کتمان ناپذیر لزوم پذیرش شبکه های مجازی نموده(چه اشکالی دارد!بگذارید یک بار هم مردم حرف بزنند و مسئولین گوش کنند!) و به ایشان گوشزد نمایند که به دلیل قرار گیری در برابر دوربین مخفی که بر خلاف ایرانی ها حافظه بلند مدت داشته و علاوه بر ثبت وقایع,نسبت به ضبط آن ها نیز اقدام می کند بهتر است بیش از پیش مراقب حرف ها و اعمال خود بوده و تا آنجا که امکان دارد از ایجاد حساسیت های کاذب در مردمی که مدام ایشان را رصد می نمایند ممانعت به عمل آورند.
*می گویند دو نفر در باره میزان پیشرفت ها و موفقیت های چشمگیر کشورشان در سال های بسیار دور بحث می کردند.اولی می گوید:در کاوش های باستان شناسی مربوط به هزار سال پیش که در سرزمینشان صورت گرفته سیم هایی یافت شده که نشان می دهد نیاکان آن ها در آن سال ها از تلفن استفاده می کرده اند.دومی برای اینکه کم نیاورد "این که چیزی نیست" گفته و اظهار می دارد که در کاوش های باستان شناسی مربوط به دو هزار سال پیش که در کشورشان انجام شده چیزی یافت نشده و این نشان می دهد که نیاکان آن ها در آن سال ها از بیسیم استفاده می کرده اند.
منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.