جواد انسان خوش مشربی است.دوست و دشمن و آن هایی که خیابانی را از دور و نزدیک می شناسند بر این گفته مهر تایید خواهند زد.با این حال برای "آقای گزارشگر" شدن چیزهایی فراتر از خوش مشربی لازم است.

قبل از اینکه جواد سر از عرصه گزارشگری در بیاورد اطلاعات فوتبالی خوبی داشت.وقتی این اطلاعات در کنار حافظه تاریخی او در باره تاریخچه دیدارهای پرسپولیس-استقلال قرار می گرفت, کمتر کسی جرات می کرد سر برتری استقلال و پرسپولیس بر یکدیگر با خیابانی کل کل کرده و چانه زنی ورزشی نماید.

نگارنده خوب به خاطر دارد که جواد نتیجه بازی های فوتبال گذشته و دور تیم محبوب خود را  آنچنان به حافظه سپرده بود که اگر کسی خبط کرده و نتیجه بازی دو سه روز گذشته یکی از تیم های پر طرفدارپایتخت که "آقای گزارشگر" آن را نمی پسندید پیش می کشید ,خیل آمار و ارقام مربوط به نتایج تیم دوست داشتنی خیابانی بر سرش آوار می شد.

 خلاقیت جواد نیز در بین بر و بچه های شهرک زبانزد خاص و عام بود.به عنوان نمونه جواد به شدت با گفته معروف "در فوتبال فقط گل ها را می شمارند" مشکل داشت و می گفت تیمی که هفت هشت بار توپ را به تیر دروازه حریف کوبیده و در این مدت تنها یکبار دروازه خویش را گشوده دیده است را می باید برنده و پیروز واقعی میدان معرفی کرد.

روی همین حساب قانون طلایی "سه تیر دروازه یک گل محسوب می شود" را در فوتبال محله اجرایی نمود که شاید روزی روزگاری از سوی فیفا نیز مورد پذیرش قرار گیرد!

اعتماد به نفس خیابانی نیز از ویژگی های اخلاقی خوب اوست که بهتر است در باره آن کمی بیشتر صحبت شود.جواد قبل از گزارشگری می گفت که اگر روزی-روزگاری "آقای گزارشگر" شود هیجان و حساسیت بیشتری در باره گل های رد و بدل شده به خرج خواهد داد و هر گل را وفق عادت معمول گزارشگر های امریکای لاتین "گللللللللللللللل" فریاد خواهد زد.

با همه این ها شاید جرقه گزارشگری جواد با اشراف بر قحط الرجالی صدا و سیما در عرصه گزارشگری فوتبال زده شده باشد.

این اشراف وقتی حاصل گردید که گزارشگر صدا و سیما در استودیو حاضر نشده و در عوض وی فردی کاملا ناآشنا به علم گزارشگری , گزارش بازی دو تیم مطرح اروپایی را بر عهده گرفت.

نامبرده که حتی الفبای فوتبال را نمی دانست در تمام طول بازی ,بازیکنان هر یک از دو تیم را به عنوان اعضای تیم مقابل معرفی کرده و تیم مغلوب را سر بلند و پیروز میدان به حساب می آورد.

خلاصه اینکه آش گزارش یاد شده آنقدر شور شد که صدا و سیما در بین دو نیمه رسما از تماشاگران تلویزیون عذر خواهی نموده و پدیده ای محیر العقول را به معرض داوری عموم مردم گذاشت.

در دنباله این ماجرا بود که جواد با بیان جمله "از اینها که بهتریم" عزم خود را جزم راهیابی به صدا و سیما نموده و در دنباله نشان داد که در پیگیری این عزم تنها به ضرب المثل "سنگ مفت,گنجشک مفت" چشم ندوخته است.

همانطور که همه می دانند این روزها جواد مخالفان و منتقدان فراوانی دارد و لذا بیشتری ها در عوض یاقتن جواب سوال "جواد چطور خیابانی شد؟" مایل به دانستن پاسخ پرسش "خیابانی چطور جواد شد؟" می باشند.

جواب این پرسش از آنجا "دادنی" می نماید که هم جواد انصافا از نادر آدم هایی است که بی پارتی سر از رده های بالای سازمان در آورده است و هم خیابانی با تمام سوتی ها و دسته گل های دوست داشتنی و زبانزد خاص و عام , بازی ایران استرالیایی را در کارنامه دارد که حتی فردوسی پور نیز نتوانسته است در گزارش های بی شمار خویش به آن نزدیک گردد.

منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد