احترام ظاهری و احترام باطنی؟!
افراد زیادی هستند که نام مبارک حضرت رسول را بر فرزند خود گذاشته اما در محیط امن خانه و خانواده و درجهت راحتی,بچه را ممد,مملی,مموش و امثال آن صدا می زنند.
دلیل این امر این است که ما ایرانی ها مردمی هستیم که ضمن آنکه می خواهیم از بیرون و نزد دیگران خوب و محبوب به نظر برسیم,مایلیم در درون خودمان راحت زندگی کنیم.
این همان عاملی است که باعث می شود نحوه گفتار و لباس پوشیدن و غذاخوردن ما ایرانی ها در میان اعضای خانواده یک جور باشد و در حضور میهمان یا وقتی خودمان به میهمانی رفته ایم جور دیگر رقم بخورد.
مشکل این قضیه این است که اگر هم در جامعه کوچک دور و بر و در میان دوست و آشنا و فامیل نه چندان دور بتوانیم خود را جوری که نیستیم معرفی نماییم,در سطح کلان و ملی و منطقه ای و بین المللی قادر نخواهیم بود این دوگانگی را به نحو احسن و احسنت به نمایش بگذاریم.
البته در این باب باید به این موضوع که شاید بتوان عده ای را موقتا گول زد اما نمی توان همه را برای همیشه فریب داد نیز اندیشید.
به عنوان مثال وقتی در باره نام خلیج فارس حساسیت وحشتناک نشان داده و به هیچ کشور دوست و آشنا و برادر و دارای فرسنگ ها فاصله جغرافیایی و فرهنگی اجازه نمی دهیم این خلیج دوست داشتنی را به هر اسمی که دوست دارد صدا بزند اما خودمان در عمل و رسما , دستی دستی دریاچه ارومیه مان را خشک می کنیم,بالاخره مورد سوال اساسی "بالاخره منابع ملیشان را دوست دارند یا ندارند؟" قرار می گیریم.
به همین ترتیب وقتی رییس جمهورمان برای اثبات صلح طلبی از کوروش و منشور آن مایه می گذارد و به جهانیان یادآور می شود که آن موقع که شما جز به جنگ و کشت و کشتار و غنیمت به چیزی فکر نمی کردید,ما شر دروغ و خشکسالی را به اندازه دشمن از سر دنیا کوتاه می کردیم,اما برای بزرگداشت کوروش و روز آن انواع و اقسام محدودیت ها می تراشیم,آیا مردمانی که در آنسوی مرزها زندگی می کنند براحتی می توانند به سوال "ایرانی ها چطور مردمانی هستند؟" پاسخ بدهند.
از سویی وقتی علیرغم اینکه کشورمان در طول تاریخ بارها و بارها در معرض غارت و چپاول کشورهای دوست و برادر و بیگانه واقع شده,تنها امریکایی ها را به خاطر رقم زدن کودتای بیست و هشت مرداد نمی بخشیم و از سوی دیگر تلاشی وافر و خستگی ناپذیر و نستوه به خرج می دهیم تا نام دکتر مصدق بر میدان و بزرگراه و کوچه و خیابانی گذارده نشود آیا دیگر مردم دنیا حق ندارند پرسش "بالاخره مردم ایران مصدق را دوست دارند یا ندارند؟" را مطرح نمایند؟
با این حساب است که "تویمان خودمان را میسوزاند و بیرونمان دیگران را" باید از دایره ضرب المثل های فارسی حذف شود زیرا مدتهاست خودمان هم سرگشته اینکه در تو و بیرونمان چه خبر است شده ایم!!؟
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.