"آشغال جمع کنی" و یا به تعبیر عوام "زباله دزدی" یک معضل زیست محیطی جدی است که بساط آن باید هرچه سریعتر برچیده شود.

شاید عده ای در این باره "مبارزه با این مشکل اولویت اول ما نیست" بگویند.

علیرغم اینکه نگارنده بر این عقیده نیست باید گفت که حتی اگر اینطور هم باشد باید به این نکته توجه نمود که حل و فصل معضلات و مشکلات اساسی کشور به سادگی میسر نیست و حال آنکه اگر مردم یا مسئولین و یا هر دو بخواهند به فوریت هر چه تمامتر موجودیت "زباله دزدی" از میان خواهد رفت.

به عبارت دیگر اگر همه مردم پسماندهای خشک خود را تحویل ماشین های ملودی دار داده و یا آن ها را از آن غرفه های بازیافت نمایند زباله دزدها وقت ارزشمند خود را برای جستجو در مخازنی که چیز ارزشمندی از دل آن ها بیرون نمی آید هدر نخواهند داد.

از سوی دیگر اگر شهرداری با زباله دزدها همانند دست فروش ها برخورد نموده و هر چه سریعتر بساطشان را جمع کند بعید است خیلی زود به ماجرای آن ها خاتمه داده نشود.

اینکه چرا نه آن اتفاق می افتد و نه این پیشامد روی می دهد به خاطر این است که بسیاری از مردم برای نان دیگران دلی سوخته تر از سلامت خود دارند و به این دلیل در باره زباله دزدها جز "بگذارید کارشان را بکنند" نمی گویند.

از طرف دیگر شهرداری در برابر زباله دزدی به شیوه "وقتی مردم راضیند ما چکاره ایم؟!" موضع اختیار نموده است.

با این حال عامل سومی هم وجود دارد که به زباله دزدها یاری رسانده تا کماکان موجودیت داخلی خویش را حفظ نمایند.

در صحنه ای از یک فیلم معروف میزبان که از دیرکرد میهمانان ناراحت شده پیشکار خود را احضار نموده و پاسخ "چرا هنوز نیامده اند؟" را از وی جویا می شود.

پیشکار با نهایت خونسردی پاسخ می دهد"قربان در این شهر همه آخر از همه می آیند!"

متاسفانه در کشور ما نیز برای برخی از مردم و مسئولین اوضاع به همین گونه است و به همین دلیل برای انجام یک کار خوب جماعت کثیری که در میانشان هم افراد معمولی و هم اشخاص شناخته شده و دولتمرد دیده می شود وجود دارند که به بقیه "شما شروع کنید.ما از پشت سر هوایتان را داریم" می گویند.

منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد