"عاشقانه" سریال خوش ساختی است.با این حال در این سریال صحنه ای وجود دارد که کمی تا قسمتی باور ناپذیر می نماید:

"هدیه" تیزی را بر شاهرگ گلوی "پیمان" گذاشته و به او "پیمان می زنما!" را گوشزد می کند.

"پیمان" بی آنکه خم به ابرو بیاورد "بزن" گفته و وقتی متوجه می شود "هدیه" مال این حرف ها نیست او را با بیان "دستتو نبری" راهی اتومبیل می کند.

شاید اگر "هدیه" یک دختر بالاشهری بود که با زدن چیزهای زیادی را از دست می داد و "پیمان" یک پسر پایین شهری به حساب می آمد که با خوردن چیز زیادی را از دست رفته نمی دید می شد نسبت به صحنه یاد شده اعتراض نکرد و در باره آن " درستش هم همین است" گفت اما تعقیب کنندگان سریال خوب می دانند که چون چنین نبوده چنان نیز نباید می شد.

به زبان ساده باید گفت که بیشتر لات های بالا شهری را آدم هایی تشکیل می دهند که چون خوشی زیر دلشان را زده و با زندگی های معمولی "حال" نمی کنند تصمیم می گیرند گونه دیگری از زندگی را هم تجربه نمایند.با این حساب وقتی برای آن ها شرایطی پیش می آید که می باید بین "لات ماندن , حبس کشیدن و در نهایت سر به طناب دار دادن" و "معمولی بودن و حفظ تمام داشته ها" یکی را بر گزینند بعبد است انتخاب ایشان گزینه نخست باشد.

بر عکس لات های پایین شهری که از طریق لاتی امرار معاش می کنند خوب می دانند که چون حتی در بدترین شرایط هم چیزی برای از دست دادن ندارند چاره ای جز انتخاب بین "بی چیزی" و "چیزی کمی بهتر!" نخواهند داشت.

جالب این است که "هدیه" همه این ها را خوب می داند و به همین دلیل به پیمان بخوبی درس زندگی در بین اقشار فرو دست جامعه می دهد:"اینجا یا باید شوهر داشته باشی یا تیزی!"

البته از حق نباید گذشت که شاید نگاه جنسیتی کارگردان یا فیلمنامه نویس بوده که ماجرا را به گونه یاد شده رقم زده است زیرا با این نگاه , خوشبختانه متوجه دوشیزگان و بانوانی می شویم که بیشترشان وقتی می گویند"میزنما!" انصافا نمی زنند و متاسفانه با اجناس ذکوری روبرو می گردیم که اغلب آن ها هنگامی که "میزنما!" را بر زبان می آورند واقعا می زنند!!؟

منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد