بعضی ها آدم های خلافکار را مجرم دانسته و معتقدند که چون تقصیر از خودشان است باید به حسابشان رسیدگی نمود.این ها کسانی که آدم کشته اند یا دزدی کرده اند یا مال و منال مردم را بالا کشیده اند یا خیابانی شده اند یا با داشتن زن و شوهر با این و آن روابط نامشروع به هم زده اند را مجرمانی می دانند که نباید از مجازات قصر در بروند.

از سویی دیگر عده ای با وجود آنکه به بدی کار همه افراد فوق معتقد و معترفند "تقصیر از خودشان نیست" می گویند و به این نکته که "ما بدشان کرده ایم" اشاره دارند.

روی این حساب دسته دوم نه تنها بر این باورند که هزینه درمان تمامی این افراد را جامعه باید متقبل شود بلکه شرایط بستری شدنشان نیز می بایست توسط دیگران حاضر و آماده و مهیا گردد.

واقعیت اینکه هر موقع به فکر کردن در چنین مقولاتی اقدام می کنم با عدم تشخیص اینکه "حق با چه کسی است" مواجه شده و از فکر و خیال هایی که راه به جایی نمی برد دچار سر درد درست و حسابی می شوم.

در چنین مواردی بهتر می بینم برای جلوگیری از دردسر از خانه خارج نشده و فقط به فکر کنار زدن خیالات و یا به قول روانشناسان و روانپزشکان خاموش کردن لامپ های اضافی ذهنم بپردازم.

با این حال اگر روزی از روزها با چنین حال و روزی از منزل خارج شده و کار دست خود یا دیگران بدهم از همه رفقا و دوستان کمال توقع را دارم که نگارنده را به جای "مجرم","بیمار" لحاظ نمایند!!!؟

منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد