تبعیض!؟ کماکان موجود است!
بدون شک؛ یکی از دلایل انقلاب ایران وجود تبعیض در میان اقشار مختلف جامعه بود.
به نمونه ای از این تبعیضات، که اعضای خانواده ام از نزدیک شاهد ان بودند، اشاره می شود:
به موسسه، ماهی سفید داده بودند تا در میان کارکنان توزیع شود.
رییس موسسه ماهی ها را فقط بین افراد تحصیلکرده توزیع کرده و چیزی به آن ها که تحصیلات عالیه نداشتند نداده بود!
یکی از کارگرها اعتراض کرده بود.
رییس موسسه با پوزخند به او گفته بود: "تو اصلا می دانی ماهی سفید چیست؟"
کارگر هم جواب منطقی زیر را داده بود: "ندانم هم می فروشم و پولش را به زخم زندگیم می زنم!"
امروزه هم تبعیض کماکان موجود است و فقط شکل و شمایل آن، کمی تا قسمتی، تغییر کرده است!
یک نمونه از این تبعیض ها را می آورم:
کاری از شرکت آب و فاضلاب منطقه ۶ گرفته ایم.
دبیر خانه شرکت نامبرده فقط نامه هایی که با پیک ارسال می کنیم را تحویل می گیرد و از دریافت نامه های ارسالی توسط پست خودداری می کند!
جدا از این؛ نامه هایی که قرار است از سوی شرکت اب و فاضلاب منطقه ۶ به ما ارسال شوند در دبیر خانه می مانند تا ما نفر بفرستیم و تحویل بگیریم!
ناگفته پیداست که برخوردهای اینچنینی عمومیت ندارد و محال است، مثلا، دبیرخانه به شرکت مهندسی اب و فاضلاب کشور زنگ زده و "یک نفر بفرستید تا نامه تان را تحویل بگیرد" بگوید!
به عبارت دیگر دبیرخانه شرکت نامبرده با مقامات بالادستی و پایین دستی برخورد یکسان ندارد و قطعا همین مواجهه نابرابر و به دور از عدل و انصاف موجبات نارضایتی ارباب رجوع یا، بهتر بگوییم، رعایای مراجعه کننده خواهد شد!
متاسفانه در این رابطه باید گفت که بسیاری شرکت ها، نهادها، ادارات، دوایر و ... دولتی کلا فراموش کرده اند که جهت رفع مشکلات، انجام خدمات و رفاه حال مردم پای بر عرصه هستی نهاده اند و قرار نیست هدف اصلی فعالیت خویش را کسب منفعت فردی، یا دولتی، قرار دهند!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.