چرا اسم مهم است!؟
فامیل همکار قدیمی وارد ذهنم شده و باعث شده بود همکار جدید را با نام خانوادگی همکار قدیم مورد خطاب قرار دهم.
شاید بعضی ها "اینکه مهم نیست" بگویند؛ در حالی که برای برخی واقعا مهم است که نام و نام خانوادگی آن ها درست و کامل بیان گردد.
برای نمونه؛ یکی از همکاران می گفت که وقتی کسی که فامیل او "الله دادی" بود را بصورت "الله داد" مورد خطاب قرار داده بود، او دلخور شده و یک جورهایی "دیگر تکرار نشود" را به سمع "اشتباه کننده" رسانده بود.
یکی از نزدیکان نزدیک هم وقتی نام یکی از افرادی که به تازگی وارد زندگیش شده بود را در عوض "سامان"، "ساسان" گفته بود جواب "خیلی سخت است که نمی توانی حفظ کنی" را گرفته بود.
برخی حتی به خود زحمت نمی دهند تا اسم و فامیل را در همین مقدار هم به خاطر مبارک بسپارند.
مثلا مادر یکبار برایم گفته بود که وقتی منشی دکتر به یک بیمار "آقای چیز! نوبت شماست" گفته بود، دکتر که طرز صدا کردن او را شنیده بود با عصبانیت "خانم این چه طرز صدا کردن است؟ مردم برای خود شخصیت دارند!" را راهی گوش های منشی بینوا ساخته بود!
می گویند ناپلئون بناپارت اسم تمامی افراد قشون خود را می دانست و یکی از رموز محبوبیت او همین بود( شاید اغراق کرده باشند!)
در دانشکده هم وقتی یکبار استاد حاضر و غایب کرد و بعد از آن من مشغول گفت و شنود با بغل دستی شدم، کلی کیف کردم که استاد مرا به نام مورد خطاب و عتاب قرار داد و با افتخار گفت که اسمی که یکبار صدا کند را هرگز از یاد نمی برد.
پس؛ اگر واقعا دوستدار محبوبیت هستید سعی کنید آدم های دور و بر را با نامی که می پسندند مورد خطاب قرار دهید.
سخت نیست!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.