اینکه بیرانوند در حال دفاع از پایان نامه ارشد باشد و یا در حال سپری کردن دوره دکتری به سر ببرد چندان مهم نیست!

مهم این است که دروازه بان تیم ملی فوتبال آنچنان درس و تحصیل را به سخره می گیرد که هیچکس متوجه نمی شود چرا کسی با این میزان تنفر، باید علاقمند اخذ مدارک کارشناسی ارشد و دکتری باشد!

اجازه دهید بار دیگر جناب بیرانوند را روی صندلی سرد نشانده و سوال را به گونه ای دیگر از وی بپرسیم:

فرض کنید کسی به شما بگوید که از فوتبال و دروازه بانی متنفر بوده و فقط از بد حادثه و هنگامی که تصادفی به تماشای بازی دو تیم نشسته است دروازه بان فیکس تیم شده است.

داستان هم از آنجا آب خورده که دروازه بان یکی از تیم ها مصدوم شده و چون تیم، دروازه بان ذخیره نداشته است فرد مورد اشاره را در دروازه می کارند و چون او هیچ کار مهمی صورت نمی دهد و توپ ها از سر حادثه مدام به دست و پا و سر و کله وی اصابت می کنند و از خط دروازه عبور نمی کنند اولیای تیم و سرپرست و مربی تصمیم میگیرند وی را فیکس نمایند.

نظر شما در این باره چیست؟

احتمالا جناب بیرانوند به این داستان خواهد خندید؛ اما از ته دل "امکان ندارد" می گوید!

متاسفانه دنیای تحصیلات عالیه همانند دنیای توپ گرد نیست و لذا بسیار امکان دارد آنی که الفبای تحصیلات را هم نمی داند و از میان دو عنصر پشتکار و استعداد فاقد هر دو ویژگی است مکتب نرود و مشق ننویسد اما به یک کرشمه مسئله آموز صد معلم شود؛ هر چند شما می توانید این "کرشمه" را معادل "رانت" بگیرید!