لعنت بر دیده!
بزرگی گفته است: که گفت بر رخ زیبا نظر خطا باشد خطا بود که نبینند روی زیبا را!
کسی هم گفته که "از دل برود هر انکه از دیده برفت"؛ که امروزه، به ویژه در مراسم خاص، زیاد مورد استفاده قرار می
گیرد.
یک زمانی مادرها در حمام های زنانه به دنبال عروس دلخواه خود می گشتند تا همسر آینده گل پسرشان نه ازلحاظ زیبایی کم و کسر داشته باشد و نه از لحاظ فیزیکی و بدنی عیب و ایراد دار باشد!
این روزها اوضاع و احوال کمی تغییر کرده و هم در عوض مادر، پسر دست به انتخاب میزند و هم در عوض حمام، مکان هایی از قبیل کوچه و خیابان و دانشکده و صف سینما و کافه و ... محل های بازرسی وبررسی شناخته می شوند.
یادش به خیر! دوست سر به زیری داشتم که در ملاقات با خانم ها فوق العاده ماخوذ به حیا بود و حتی یک نظر را هم حلال نمی دانست.
از انجا که با او شوخی داشتم، روزی به وی گفتم:
با این سر به زیری چطور می خواهی همسر آینده را انتخاب کنی؟
خیلی جدی گفت: "آن وقت فرق می کند و ادمی که واقعا قصد ازدواج دارد حتی می تواند عروس خانم آینده را لخت و عور و از پشت توری نازک بر انداز نماید!"
با خنده گفتم: "لابد توری هم باید از این توری مرغی های ۳، ۴ سانتی باشد!"
بعضی ها از صمیم قلب معتقد هستند که اصل خوشگلی زن است و اخلاق، با یک چک و لگد درست می شود.
در ارتباط با ارزش و اهمیت زیبایی این را نیز به خاطر دارم که وقتی در جمع مردانه در باره اینکه زیبایی زن چقدر اهمیت دارد حرف می زدیم یکی از رفقا گفت: "شما را نمی دانم؛ اما من سر سفره خانوادگی و فامیلی هم می نشینم ترجیح می دهم
با مامان بزرگ خوشگل و تو دل برو هم سفره بشوم!"
متاسفانه این نوع نگاه هاست که باعث شده میزان طلاق تا این اندازه در کشور بالا برود و در تهران در ازای هر ۳ ازدواج یک طلاق داشته باشیم!
با این حساب است که شاید اگر روزی درک و فهم جامعه در حدی بالا رود که بیشتری ها در عوض اینکه در دیدار یک دختر خانم "عزیزم چقدر خوشگل شدی!" و "عزیزم چقدر لاغر شدی!" بگویند، "عزیزم چقدر خوش اخلاق شدی!" را مورد استفاده قرار دهند سرنوشت ازدواج ها سمت و سوی دیگری بگیرد!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.