دست نیاز به سوی فقرا!

شاید شما هم فامیل هایی را دیده باشید که در آن ها وقتی فردی "پول لازم" می شود در عوض کمک خواستن از داراترین عضو فامیل دست نیاز به سوی فقیرترین عضو، که از بهترین ها و مهربانترین ها است، دراز کرده و سراغ کسی که به شدت دستش تنگ است می رود!
آن زمان که جوانتر بودم به شدت از این داستان تعجب می کردم، اما حالا که سن و سالی را رد کرده ام و مویی سپید نموده ام خوب می دانم این ماجرا آنچنان هم که به نظر می رسد شگفت انگیز نیست:
فرض کنید کسی 100 میلیون تومان پول نقد لازم دارد.
او بخوبی می داند که کل این مبلغ را نمی تواند از یک نفر بگیرد و لذا لازم است آن را با یاری جستن از چند یا چندین نفر جور نماید.
این شخص دست به گوشی شده و با تماس حاصل کردن با فقیرترین عضو فامیل می گوید که 100 میلیون لازم دارد، اما در حین حال خوب می داند که اوضاع و احوال "تنگدست" جوری نیست که بتواند کل این مبلغ را بصورت قرض پرداخت نماید و لذا اگر او همتی کرده و فقط 5 میلیون از این پول را هم به وی وام بدهد بسیار ممنون و متشکر "قرض دهنده" خواهد شد.
فرد "مستمند" با فکر کردن به اینکه فقط کمی از نیاز درخواست کننده وام را تامین خواهد کرد به هر دری می زند و یا یک جای زندگی خویش را می لنگاند تا کسی که از آبروی خود گذشته و به او رو انداخته را بی اجابت خواهش رد نکرده باشد!
بعد از این کار "نیازمند" بسیار ساده می شود زیرا او براحتی به تک تک اعضای فامیل زنگ زده و می گوید که فلانی که از وضعیت او کاملا آگاه است 5 میلیون داده و از دیگران که اوضاع و احوال به مراتب بهتری دارند انتظار کمک بیشتری می رود!
اینگونه است که 100 میلیون مورد تقاضا براحتی جفت و جور می شود! میگویید "نه"؛ امتحان کنید!
منتشر شده در روزنامه اطلاعات
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.