یکی از همکاران با شماره ناشناس برایم پیامک فرستاده و حرف های نامربوط ارسال نموده بود!

مودبانه جوابش را داده و جای این حرف ها در پیامک نیست( البته در هیچ جای دیگر هم نیست) را به وی گوشزد کردم.

چند روز بعد ماجرا تکرار شد و چندین روز بعد از این چند روز هم داستان ادامه یافت!

بالاخره؛ ده پانزده روز بعد از سر کار گذاشته شدن من، آقای همکار نام و نام خانوادگی واقعی خود را عنوان کرده و با درج "شوخی کردم" کاری که آغاز کرده بود را به اتمام رسانید!

از شما چه پنهان! من هم اهل طنز و شوخی و مطایبه با دیگران هستم و هم جنبه اینکه تا حدی سر کار گذاشته شوم را دارم؛ شاید بر این اساس است که نزد خویشان و دوستان و آشنایان تحت عنوان "بذله گو" معرفی شده ام و برخی جراید و مطبوعات مرا "طنز پرداز" معرفی می کنند.

با همه این احوال در کار خود اصول و قوانین و تعهداتی دارم که بد نمی بینم شما هم از آن ها مطلع باشید:

اولین قانون من این است که "با هم بخندیم" را بسیار جدیتر از "به هم بخندیم" گرفته ام و برای همین است که هنوز هم تک مضراب های من، در محیط های کاری و خانوادگی، تمام افراد حاضر را می خنداند، بی آنکه اشک کسی را، از سر غم و ناراحتی و اندوه و دلخوری، در بیاورد.

آن هایی که اینکار ممکن نیست می گویند باید بدانند که اتفاقا شاهکار طنز پرداز این است که اینگونه رفتار کند؛ وگرنه اینکه صندلی را از زیر پای یک نفر بکشید و باعث شوید که دیگران به زمین خورده بخندند از عهده هر مردم آزار بی ادبی ساخته است.
برای مثال وقتی یکی از همکاران یک پای سیب گنده به من تعارف کرد گفتم که فکر نکنم این فقط پای سیب باشد و فکر کنم که دست ها و سر و گردن سیب را هم شامل می شود!

این حرف من جدا از حاضرین در اتاق، تعارف کننده را هم خنداند و به هیچ وجه موجبات دلخوری او را فراهم نساخت.

دومین اصل من این است که با "دوستان و آشنایان نزدیک را نباید رنجاند، اما شوخی با غریبه ها و آشنایان دور اشکال ندارد" مشکل اساسی دارم و بر عکس، بیشتر ترجیح می دهم که با دور و بری ها بیش از سایرین باب شوخی و مطایبه را باز کنم.

معلوم است که نزدیکترین انسان به آدم خود اوست و روی این حساب از همان نخستین روزهایی که شروع به نوشتن کردم "اگر سر به سر خودم نگذارم حق ندارم سر به سر هیچ کسی بگذارم" را آویزه گوش و روح و روان نمودم.

در این باره خوب یادم است که در دوران خوش! مجردی یادداشتی تحت عنوان "طلاق هایی که در راهند" نوشتم که در روزنامه اطلاعات چاپ شد.

علیرغم اینکه در حین نوشتن این یادداشت خوب می دانستم که این امر باعث می شود دوستان و آشنایان برایم دست بگیرند و مرتب "تو ازدواج کن! طلاق دادن پیشکش!" بگویند، افکار اینچنینی مانع از نوشتن و یا ارسال نوشته به رسانه هایی که بازدید بالا دارند نشد.

در همین نوشته بود که در جایی "افرادی که تا این اندازه دیر ازدواج می کنند..." را آورده و فوری فکر کردم که اگر در کنار دیر، پیر را هم بیاورم مطلب فرح بخش تر می شود!

این کار را هم کردم و اصلا وقعی به دل گفته "مرد حسابی! خودت را مسخره می کنی!" ننهادم.

مورد سوم این است که سعی می کنم خیلی زود سر و ته شوخی را هم آورده و نگذارم دلخوری کسی از من، که واقعا کم پیش می آید، به بیش از ۲۴ ساعت بکشد.

دلیل این کارها واضح است؛ اما برای خوانندگان عزیزی که دوست دارند اضافه توضیحات مرا هم پذیرا باشند کمی گزافه نویسی می کنم:

دلیل اینکه میگویم با دوستان و آشنایان نزدیک باید بیشتر شوخی کرد این است که اگر شما به دوست صمیمی یک پس گردنی کوچک بزنید اتفاقی نمی افتد، اما زدن همین پس گردنی به آدمی که تا به حال او را ندیده اید می تواند حتی جان شما را هم در معرض تهدید جدی قرار دهد!( لابد شما هم عبارت "بچه ها شوخی شوخی به گنجشک ها سنگ پرتاب می کردند و گنجشک ها جدی جدی میمردند" را دیده یا شنیده اید)

دومین موضوع این است که رفقای گرمابه و گلستان از جیک و پوک هم اطلاع کافی دارند و برای همین است که یک دوست خوب با رفیقی که در سوگ مادر به سر می برد و یا به تازگی از وجود بیماری جانکاهی که به جانش افتاده مطلع شده است شوخی نکرده و یا او را سر کار نمی گذارد.

این در حالی است که شوخی با غریبه ها می تواند خطر این را داشته باشد که مزاح کننده نه مکان درستی برای شوخی انتخاب کرده باشد و نه وقت درست این کار را متوجه شده باشد.

در مورد طول ندادن شوخی و سر کار گذاشتن مردم هم باید به این نکته توجه کرد که اگر شما از پشت سر چشم های دوستی را گرفته و مرتبا "من کیم؟ من کیم؟" بگویید( این شوخی در دوران جوانی من بسیار مد بود) او را خیلی رنجیده خاطر نمی کنید و چه بسا با باز گذاشتن یک عویی چشم های وی موجب شوید که دو طرف از زور خنده ریسه بروند.

با این حال؛ اگر بستن چشم ها چند روز و چند هفته ادامه یابد کار از مرحله شوخی رد می شود و طرف خود را عملا یک آزارگر و یک شکنجه گر به تمام معنا معرفی می کند!