همیشه در عرصه فوتبال این سوال مطرح بوده که بهتر است تیم از جوانان جویای نام تشکیل شود یا متشکل از افراد با تجربه، در زمینه فوتبال، باشد.

این سوال از آنجا به ذهن رسیده که جوانان بهتر و بیشتر می دوند و در طول ۹۰ دقیقه، یا بیشتر، کم نمی آورند.

از سوی دیگر یک با تجربه قرارگیری در بیشتر موقعیت ها را بارها و بارها تجربه کرده و آزموده و به همین سبب امکان اینکه یک با تجربه موقعیت گل صد در صد را هدر دهد کمتر از یک جوان خام است و جدا از این سوتی وحشتناک منجر به گل حریف در جوان ها به مراتب بیشتر از با تجربه ها به چشم می خورد.

شواهدی مبنی بر اینکه هر دو این دیدگاه ها حائز اهمیت هستند به چشم می خورد و ما در ادوار مختلف جام جهانی تیم های زیادی را دیده ایم که به مدد تجربه یا نیروی جوانی و یا ترکیبی از هر دو به موفقیت های حسرت برانگیز رسیده اند.

شاید بر این اساس بوده که عده ای مصمم شده اند به مدد تمرینات سخت و بازی های دوستانه و تدارکاتی فراوان، خیلی زود از یک جوان، یک با تجربه بسازند و از نیروی جوانی و تجربه یکجا استفاده کنند.

در عرصه کار و فعالیت این سوال به گونه دیگر مطرح می شود: بهتر است از جوان ها استفاده کنیم و آن ها را به مدد آموزش های لازم و ضروری مهیای آینده کنیم یا با تجربه هایی که کار را زود و خوب انجام می دهند حسابی حال کنیم!

این سوال هم از انجا مهم است که جوان ها با حقوق کمتر کار می کنند و حرف گوش کن تر هستند اما پیرها و با تجربه ها با دسته گل هایی که آب نمی دهند صرفه جویی های فراوانی در وقت و هزینه به عمل می آورند.

حضرت رسول(ص) می فرمایند: برای دنیایت چنان باش که گویی برای ابد در آن زندگی خواهی کرد و برای آخرت چنان باش که گویی فردا خواهی مرد.

این سخن ارزنده بیانگر این است که ما هم باید حال خوبی داشته باشیم و هم آینده نیکی را تهیه و تدارک ببینیم
لذا؛ هم آن هایی که همه کارها را به مسن ترها سپرده و بی خیال نیروی جوانی می شوند در اشتباه هستند و هم کسانی که با جوانگرایی افراطی، مسن تر ها را به چشم درختان خشکی که آبیاری نمی خواهند می نگرند اینده خوبی را پیش چشم خود و دیگران قرار نخواهند داد.

منتشر شده در روزنامه اطلاعات