یک زمانی در کشور ما چیزی به نام "مساعده" وجود داخلی داشت!

داستان مساعده هم اینطور بود که کارگر یا کارمند بینوایی که می خواست اتومبیل بخرد، خانه عوض کند و یا، دور از جان، آستین بالا بزند به مدیر عامل محترم رو می زد و ایشان با گشاده رویی، یا اخم و تخم، فرمان پرداخت "مساعده" را صادر می فرمود!

بعد هم ماهانه از حقوق دریافت کننده مساعده کم می شد تا تسویه حساب کامل صورت گیرد.

این روزها؛ اوضاع کاملا عوض شده و این مدیرعامل های محترم هستند که از کارگر و کارمند "مساعده" میگیرند!

آن هایی که "اصلا اینطور نیست" میگویند کافی است معنی و مفهوم تاخیر چند و چندین ماهه در پرداخت حقوق را به خویشتن یادآور شوند!
آیا جز این است که کارگر و کارمندی که چند ماه حقوق نگرفته است، عملا این حقوق را در اختیار مدیر عامل محترم قرار داده تا با آن مشکلات خانوادگی یا کاری خود را رفع و رجوع نماید! اگر این کار "مساعدت" نیست، پس چیست؟

لذا، شاید، تفاوت مساعده های سابق و فعلی در این باشد که در روزگار قدیم مساعده بر اساس درخواست صورت میگرفت، اما مساعده های فعلی از سر اجبار و بی اختیاری اداری انجام می شوند؛ در مساعده های سابق تکلیف میزان و زمان بازپرداخت مساعده معلوم بود اما در حال حاضر معلوم نیست مساعده دریافتی در چه زمانی تسویه می شود و آخر اینکه مساعده های سابق با مرحمت و لطف مقامات بالادستی پرداخت می شدند اما در زمان حال مساعده را باید آن هایی که دستشان به دهانشان نمی رسد بدهند!
زمانی در جایی خواندم: قانون می گوید که فقرا نباید به مال و منال اغنیا دست درازی کنند. کاش قانونی هم می گفت که اغنیا هم نباید به مال و منال فقرا دست درازی کنند!

هر که این را گفته، انصافا، خوب گفته است!

منتشر شده در روزنامه اطلاعات