مردم حرف چه کسی را باور می کنند!؟
خانم دکتر متخصص زنان و زایمان را وارد استودیوی رادیو کرده و از او خواسته بودند به نسل جوان توصیه های مشفقانه بنماید.
خانم دکتر در بدو امر افتخار کرد که در دو پدیده شگعت انگیز زاده شدن و زادن، نقش ایفا می کند و بعد دلسوزانه! به نسل جوان توصیه کرد که اصلا فرزند آوری را دست کم نگیرند!
ناگفته پیداست که خانم دکتر در مواجهه با هر زاد و ولدی حق الزحمه مناسب دریافت می کند؛ به ویژه اینکه ما ایرانی ها در هنگام وقوع دو اتفاق فرخنده ازدواج و صاحب فرزند شدن، به شدت به پرتی حواس مبتلا می شویم و تنها پس از اینکه زمانی از رویداد سپری شد و عقلمان سر جایش آمد از خود سوال اساسی "آن همه پول داشتم؛ پس چه شد؟" را می پرسیم.
از سوی دیگر؛ اگر خدای ناکرده زاد و ولد کشور به صفر برسد خانم دکتر مورد اشاره باید در مطب را بسته و کرکره مغازه را پایین بکشد و جدا به فکر اینکه چطور باید امرار معاش نماید باشد.
در مورد دیگر کارها هم همینطور است و مردم خوب می دانند که هم "تور لیدر" نمی تواند منبع موثقی برای پاسخ سوال "سفر چیز خوبی است؟" باشد و هم پمپ بنزینی ها از تعطیلاتی که مردم را به سوی اقصی نقاط کشور می کشاند خوششان می آید!
روی این حساب؛ اگر صدا و سیما واقعا مایل است چیزی را در جامعه جا بیندازد بهتر است افرادی را، ولو شده بصورت صوری!، دعوت کند که کسب منفعت فردی خود را در آسایش و آرامش و رفاه عمومی نبینند!
از این جور آدم ها، انصافا کم پیدا می شود. با این وجود متخصصین ارتوپدی را هم در جامعه داریم که به مردم توصیه می کنند در فصول سرد زمستان و در زمین های لیز و یخزده، به ویژه اگر سن بالا یا مشکلات حرکتی و یا بیماری دارند، از ترددهای غیر ضروری خودداری کنند تا خدای ناکرده سر و کارشان به متخصص ارتوپدی نیفتد!
منتشر شده در روزنامه اطلاعات
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.