نشون به اون نشونی!
تعریف جاده ساوه را زیاد شنیده بودم، اما "شنیدن کی بود مانند دیدن!"
بعدها در حال رانندگی با سرعت مطمئنه در جاده ساوه بودم که با توقف ناگهانی ماشین جلویی روبرو شده و تنها خوش اقبال بودم که به او نزدم.
بعدها دانستم که از خوش اقبالی آدم هاست که در جاده ساوه، فقط، دچار خسارت های مادی شوند؛ زیرا در جاده، هم، شاهد یک وانت شدم که چپ کرده و بار پیازش در وسط خیابان لو شده بود و هم، آدم دراز به دراز افتاده ای را دیدم که احتمالا جان به جان افرین تسلیم کرده بود.
بعد از گذر از ترافیک وحشتناک متاثر از تصادف، اوضاع به گونه بدتری رقم خورد: اکثر ماشین ها آنچنان با سرعت وحشتناک رانده و آنقدر با همان سرعت از بین دیگر اتومبیل ها لایی می کشیدند که گویی برای هر چه زودتر مردن عازم میدان مسابقه شده بودند!
در حالی که در دل به نشانی که با ادای "مسیر کوتاهتری پیدا شد" مرا در دل حوادث وحشتناک جاده ای قرار داده بود لعنت و بد و بیراه می فرستادم، فکر کردم که چقدر خوب می شد که، دست کم، آمار فوتی های تصادفات رانندگی را هم در دل نشان می نشاندند تا آن هایی که مایل هستند حساب خود را از کشته مرده های رانندگی جدا کنند بتوانند کاملا گوش به فرمان آقا یا خانمی که "مسیر امن تری پیدا شد" می گوید، گردند!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.