بچه های خیابان!
در یکی از سریال های ترکی جمله قشنگی را از زبان یکی از بچه های خیابان شنیدم. او به مسئول یک موسسه خیریه، که در زمینه کمک به کودکان کار فعالیت می کرد ، گفت: "شما چه کسی را از چه کسی محافظت می کنید؟ ما را از خیابان یا خیابان را از ما؟"
این عبارت عجیب و تکان دهنده مرا به فکر فرو برد و دیدم که اتفاقا ما ایرانی ها هم در تلاش چشمگیر هستیم تا خیابان ها را از بچه ها محافظت کنیم!
متاسفانه؛ شهر ما پر شده از بچه هایی که از طریق مشاغلی همچون تکدی گری، زباله دزدی، گل فروشی، شیشه پاک کنی، واکس زدن و ...( که خیلی از آن ها را اصولا نباید شغل محسوب کرد) امرار معاش می کنند.
تاسف بارتر این است که بیشتر بزرگسالان دوست دارند این بچه ها هر چه سریعتر از سطح خیابان ها جمع شوند تا خدای ناکرده مزاحمتی برای بزرگسالان بوجود نیاورند!
بعضی پا را یک قدم فراتر گذاشته و معتقد هستند این بچه ها در عوض جمع شدن باید ساماندهی شوند.
از شما چه پنهان! بعید می دانم که منظور از ساماندهی این باشد که کودک از محل تکدی گری به مدرسه برده شود و یا بچه زباله دزد آنقدر از لحاظ معییشتی تامین گردد که خوب و راحت بخورد و بیاشامد و گاهی هم در مصرف زیاده روی نماید.
گل فروش ها و شیشه پاک کن ها و واکسی ها حق دارند همانند دیگر بچه ها در آرزوی دکتر و مهندس و خلبان شدن به سر برده و در صورت دارا بودن استعداد و اراده به این حق طبیعی خود دست پیدا کنند.
بار دیگر به سوال آن کودک خیابانی بر می گردیم: "ما بچه ها را از خیابان محافظت می کنیم یا خیابان را از بچه ها؟"
برای جواب دادن به این پرسش باید در وهله نخست کودکان خیابانی را شناسنامه دار نماییم. بعد از آن و با رصد کردن مداوم ایشان می توانیم موقعیت پنج سال به پنج سال آن ها را تعیین کرده و انصاف دهیم که در این دوره های پنج ساله بچه ها از خیابان ها محافظت شده اند یا خیابان ها از بچه ها!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.