انگشتر الماس و مدرک معتبر؟!
زن اولی گفت:از شوهرم طلاق گرفتم چون هزار و یک عیب داشت.
زن دومی پرسید:انگشتر الماس را هم که به مناسبت اولین سالگرد ازدواج هدیه گرفته بودی پس دادی؟
زن اولی جواب داد:نه!انگشتر الماس انصافا بی عیب بود!
حکایت مدارک ارزشمندی که شرکت های پیمانکاری و مشاوره را صاحب رتبه معتبر کرده و موجب می شود کار و پول خوبی راهی این نوع شرکت ها شود بسیار شبیه حکایت انگشتر الماس پیش گفته است زیرا وقتی آب محل کار با دارنده مدرک معتبر توی یک جو نمی رود و به همین مناسبت تعدیل صورت می گیرد مدرک در شرکت کماکان جا خوش کرده و حالا حالاها مدیریت محترم عامل را خوشحال و از خود راضی می سازد.
این در حالی است که اگر از صمیم قلب بپذیریم که کار را آدم ها و نه مدارک انجام می دهند و امتیاز آوری مدرک فقط به خاطر اینکه نشانه ای از "فلانی را هم در ترکیبمان داریم!" است صورت می پذیرد بجا خواهد بود که با ایجاد هماهنگی مابین سازمان هایی همانند تامین اجتماعی و مدیریت و برنامه ریزی کشور به مجرد تعدیل فرد امتیاز آور بازنگری در رتبه اهدایی شرکت انجام شود تا هم تعدیل و بیکار نمودن اشخاص ارزنده به راحتی و وفق "اتفاق خاصی نخواهد افتاد" به وقوع نپیوندد و هم خرابکاری ها و ندانم کاری ها به نام آنی که مدت هاست در محل دیگری مشغول به کار است و دانشکده ای که "روحش هم از ماجرا خبر ندارد" تمام نشود!
منتشر شده در روزنامه آفتاب یزد
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.