بسیاری از دانشجویان و دانش آموختگان رشته های بهداشت محیط و محیط زیست با کتب نگاشته شده یا ترجمه گشته توسط مهندس مرتضی حسینیان آشنا هستند؛ اما در میان آن ها من این اقبال را داشتم که در سال های کاری از نعمت همکاری با ایشان بهره مند بوده و از این بابت مشعوف باشم.

داستان آشنایی من با این متخصص بزرگ صنعت آب و فاضلاب اینطور بود که روزی، به توصیه یک همکار خوب، به شرکت فرپاک رفته پس از مصاحبه با جناب مدیر عامل مبلغ بالایی را به عنوان حقوق درخواستی، در برگه استخدام، درج کردم.

چند روز بعد، مهندس حسینیان زنگ زده و بسیار گرم و صمیمی "تخفیف نمی دهی؟" گفت.

مگر می شد تخفیف نداد؛ وقتی مخاطب مهندس حسینیان باشد و اینطور شد که سال ها میز من چسبیده به میز این کارشناس زبده بود!

مهندس حسینیان کتاب های بسیاری دارند که مورد استفاده علاقمندان به حوزه های تخصصی آب و فاضلاب می باشند.

بعضی ها از بار علمی کتب مهندس حسینیان ایراد گرفته اند!؟

دوستی در این باره می گفت که ظاهرا حضرات فراموش کرده اند که زمانی ایشان دست به تالیف و گردآوری و ترجمه کتب ارزشمند علمی زده اند که اینجور کتاب هایی اصلا وجود "داخلی" نداشت و برای همین بود که علاقمندان برای کتاب های ایشان سر و دست می شکستند.

مقایسه کتب جدید با کتاب های ایشان به این می ماند که شما هواپیماهای جدید را با مصنوعات برادران رایت مقایسه کرده و رای به بهتر بودن جدیدی ها بدهید!

مهندس حسینیان دختری داشتند که همکار ما بود.

جالب است که هم حقوق و مزایای این دختر به حقوق و مزایای ما می مانست و هم اخلاق و رفتار و کردار او به کسی که با یکی از سهامداران شرکت نسبت دارد نمی مانست!

نمی دانم آن موقع ها "آقا زادگی" مد نبود، یا مهندس حسینیان ترجیح می داد در عوض اینکه فرزند را "آقازاده" بار بیاورد آقایی خود را محفوظ بدارد!

مهندس حسینیان واقعا آدم خوش مشربی بود؛ آنقدر که فقط در نزدیکی های وفات دانستم که ایشان هم در زندگی بیرون شرکت مشکلات فراوانی، بیش از آنکه فکرش را بشود کرد، دارند.

مهندس، سازمان برنامه و بودجه را سازمان "و" می گفت و معتقد بود که سازمانی که نه برنامه و نه بودجه دارد باید سازمان "و" نامیده شود.

با وجودی که ایشان سهامدار شرکت مهندسین مشاور بودند، با یک خودزنی تمام عیار، عادت داشتند مشاور، پیمانکار و کارفرما را "مثلث شوم" بدانند.

مهندس حسینیان به شدت "چو دزدی با چراغ آید ..... " را قبول داشتند و همیشه بیشتر مسائل و مشکلات مملکت را، به ویژه در زمینه آب و فاضلاب، دستپخت مهندسین و متخصصین و تحصیلکرده ها به حساب می آوردند.

ایشان می گفتند که آبدارچی شرکت حداکثر می تواند چای بد دم کند و یا مقداری از تنخواه در اختیار را توی جیب بگذارد و اگر می بینید که سدی شکسته می شود و ساختمان ها فرو می ریزند و تصفیه خانه های آب و فاضلاب کار نمی کنند و یا بسیار بد کار می کنند تقصیر او و امثال او نیست....

خدایش بیامرزد و راهش پر رهرو باد!