قبل از عزم سفر کردن، به سوی سرویس بهداشتی، حلقه ازدواج را از انگشت مربوطه در آورده و در کیف گذاشتم.

همکاران مشاهده کننده این امر با نگاه چپ، چپ( که جز معنی و مفهوم "جا بگذاری، خبرت کرده و بهت پس می دهیم) نمی داد با زبان بی زبانی حالیم نمودند که خوششان نمی آید کسی بهشان، به ویژه در مسائل مالی و حلقوی، شک داشته و به آن ها برچسب بزند!

از شما چه پنهان! به اندازه سر سوزنی به همکاران شک نداشتم و فقط در هراس این بودم که سه گانه گیجی، حواس پرتی و فراموشکاری کار دستم داده و باعث شوند مدام در محل کار شنونده "باز حلقه تان را جا گذاشته بودید!" شوم.

با این حساب؛ آیا این من نبودم که حق داشتم به همکارانی که "دوست داشتند گیجی و حواس پرتی و فراموشکاری مرا دستمایه شوخی و خنده و متلک قرار دهند" چپ، چپ نگاه کنم!؟