یک پرسش خوب!؟
سوالی علمی کرد که جوابش را نمی دانستم!
در پاسخ گفتم: "پرسش خوبی کردید، اما جواب سوال شما را نمی دانم. چند دقیقه ای به من فرصت بدهید تا با اندکی مطالعه و جستجو، پاسخ درست پرسش شما را پیدا کنم.
بعد با خنده اضافه کردم: من بر عکس بقیه هستم؛ زیرا معمولا دیگران، پرسشی را خوب می دانند که جواب آن را حاضر و آماده در آستین داشته باشند و بتوانند به واسطه این امر و رفتن در قالب "استاد"، معلومات و داشته های خود را به رخ پرسشگر بکشند.
من، اما، پرسشی را خوب می دانم که جواب آن را نمی دانم؛ زیرا این امر فرصت گرانبهای دانش آموزی و دانشجویی را در اختیار من می گذارد تا هم یافته ها و معلومات علمی خود را افزون نمایم و هم "بوعلی سینا وار" با آگاهی اینکه کم می دانم، و شاید هیچ نمی دانم، نخوت و خودبینی را از خود دور ببینم: "تا بدانجا رسید دانش من که بدانم همی که نادانم"
شما، در وادی علم و دانش، چطور سوالی را خوب می دانید؟
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.