قدر "پسماند تر" را بدانیم!
نمی دانم زباله دزدی ایرانی از کی و توسط چه کسی باب شد. با این حال؛ "احسنت" و "مرحبای" خویش را تقدیم اویی که نمی شناسم می کنم، زیرا وی از نخستین ایرانیانی بود که قدر و قیمت آنچه اغلب قریب به اتفاق دیگران حیف می کنند را دانست و توانست از قبل فروش آن، محصول و کالای ماندگار یا میل کردنی را صاحب شود!
شک نکنید که اتفاق بالا، دیر یا زود، برای پسماندهای تر هم رقم خواهد خورد و بلایای ناشی از استفاده زیاد از کودهای شیمیایی، از بین رفتن میکروب های مفید خاک، تضعیف قدرت باروری زمین و کاسته شدن از کمیت و کیفیت محصولات کشاورزی و در نهایت، روی آوردن هر چه بیشتر مصرف کنندگان به محصولات بیو، کاری خواهند کرد که پیمانکاران جمع آوری پسماند تر در عوض اینکه منت جمع آوری را بر سر تولید کنندگان زباله بگذارند، پسماندهایی که به درستی تفکیک شده اند را به قیمت "خوب" یا "قابل قبول" از صاحبان زباله خواهند خرید.
قریب به چنین اتفاقی در مقوله "فاضلاب" روی داده است؛ زیرا درست است که مردم بابت جمع آوری و تصفیه فاضلاب به دولت پول می دهند، اما دولت، خوب بلد است درآمد حاصل از فروش پساب( فاضلاب تصفیه شده) را در جیب مبارک ریخته و به تاسی از حکایت زیر، مردم مشترک را در سود حاصله سهیم نداند!:
می گویند مردی که شنیده بود حمامی های قم از حمامی های تهران ارزانتر می گیرند هر روز برای استحمام از تهران به قم رفته و پس از اتمام کار، به مبدا مراجعت می کرد!
وقتی از او پرسیدند که در این حساب و کتاب ها، هزینه ایاب و ذهاب تهران قم را هم در نظر گرفته ای، پاسخ داد: "این دیگر، یک داستان دیگر است!"
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.