"اخم"، بدون شک، از ویژگی های منحصر به جمع ما ایرانی ها است. با این حال؛ این خصیصه، بر خلاف تصور، از مشخصه های مادرزادی و ژنتیکی ما نیست و مثلا اینطور نیست که به دلیل فاصله چشم و ابرو و یا شکل و شمایل دو گانه هایی که، در انواع و اقسام گوناگون، در بالای دیدگان ایرانی ها قد علم کرده و روییده اند، هموطنان ما، بیشترشان، اخم آلود به نظر می رسند( در واقع هستند!)

"اخم" سلاح سیاسی ماست و ما با هوش و ذکاوت و فراست کم نظیر فهمیده ایم به برکت انداختن آن در چهره می توانیم کارمان را خوبتر و بهتر از افراد دارای چهره مهربان و خندان جلو ببریم.

پدر اخمو خوب می داند که به مدد ترساندن بچه از اخمی که درصورت دوانده است می تواند مانع از استماع جملات آزارنده ای همچون "بابا اون اسباب بازی رو واسم بخر!" و "اسممو توکلاس پیانو بنویس!" گردد و مغازه دار اخمو خوب می داند مشتری با یک نگاه به چهره او هم متوجه مقطوع بودن قیمت ها می گردد و هم می فهمد در این مغازه حق ندارد "چرا اینقدر گرون؟" را بر زبان آورد.

مدیر اخمو کارمند را مجاب می کند که برای دریافت اضافه حقوق و مرخصی و پاداش و سنوات و اضافه کاری و عیدی و ... وقت شریف و گرانبهای "دیگری" را بگیرد و کارمند اخمو می داند که مدیر با یک نگاه به او متوجه "چقدر کار دارد!" می گردد و پی می برد که انجام کار را باید به بیکاری که قطعا چهره خندان دارد محول نماید!

با این حال، این ها فقط یک طرف قضیه هستند و جدا از اینکه "هر چهره ای با لبخند زیباتر است"، نه دختر به این راحتی ها به آدم های عبوسی که با یک من عسل هم خورده نمی شوند می دهند و نه " هر عملی را عکس العملی است مساوی و در خلاف جهت خود" را فقط باید یک قانون صرفا فیزیکی به حساب آورد!

در جامعه انسانی، شاید، عکس العمل یک عمل ده ها و هزارها بار شدیدتر از خود عمل باشد و وفق فرموده "کلوخ انداز را پاداش سنگ است" آن هایی که می توانستند تخفیف بدهند، اما نداده اند؛ افرادی که می دانستند مرخصی حق کارمند است، اما کاری کرده اند که او از حقش صرف نظر کند؛ بابا هایی که بی دلیل مانع از این شده اند بچه ها به برکت اسباب های بازی و ابزار آلات موسیقی مایه افتخار و مباهات والدین شوند و کارمند هایی که از سر بیکاری مطلق مطلقا رشدی در سلسله مراتب اداری نکرده اند با شمشیر "اخم" بیش از دیگران به خویشتن "زخم کاری" وارد کرده اند!

یک زمانی مادر مدام زیر لب زمزمه می کرد: "توانم آنکه نیازارم اندرون کسی حسود را چه کنم کاو ز خود به رنج در است!"

در باره اخم هم می توان همینگونه گفت و آدم های اخم آلود حتی جرات نگاه کردن به چهره خود در آینه را هم ندارند!