نگاه تک جانبه به سه دیدگاه مدیریتی!؟
در شرکت مهندسین مشاور .... به مدت 9 ماه کار کردم. بعد از این مدت احساس دلزدگی کرده و فعالیت را رها کردم. چند ماه بعد، دلم تنگ شد و برای مدیر عامل پیغام " دوست دارم برگردم" را مخابره نمودم.
مدیر عامل، در جواب، پیام داد: " دل نیست کبوتر که چو برخاست نشیند ما از لب بامی که پریدیم، پریدیم!"
در یک شرکت دیگر "سه بار" تکرار شدم! هنگامی که از دور و بری های آقای مدیر عامل پرسیدم که "چرا جناب رییس رفته ها را دوباره با آغوش باز می پذیرند( واقعا با آغوش باز می پذیرفت!) ؟" جواب گرفتم که " ایشان مایل هستند به همکارها و دور و بری ها نشان دهند که بیرون اینجا هم هیچ خبری نیست و رفته ها هم خیلی زود، همانند کبوتر جلد، بر می گردند"
از شما چه پنهان! نمی دانم کدامین این روش های مدیریتی بهتر است؛ هر چند در جایی خوانده ام: "به هر کس فرصت دوباره بدهید، اما نه سه باره!"
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.