در نامگذاری دقت کنیم!
اسم اخوی، فرهنگ است.
مادر می گوید این نام به پیشنهاد دایی جان، شادروان، روی برادر من گذاشته شده است.
وفق شنیده ها، دایی جان در پیشنهاد نام مرقوم فرموده بودند: "اسمش را فرهنگ بگذارید تا انشاالله در آینده فرد با فرهنگی شود"
انصافا، هم بابا و مامان توصیه دایی جان را بر دیده منت نهاده بودند و هم، فرهنگ کاری کرد که نام، برازنده و شایسته او بوده و حسابی به وی بچسبد.
در دوران خوش خدمت، سربازی به نام "ایوب صابر" در پایگاه ما خدمت می کرد.
این ایوب، یکبار با میله آهنی محکم بر فرق سر یکی از سربازان کوبیده و وی را مالین و خونین کرده بود.
وقتی از ایوب پرسیدم که این چکاری بود کردی جواب داد که سرباز زخمی به او فحش ناموسی داده بود و او فقط در مقام تلافی حق طرف را کف دستش گذاشته بود.
با شنیدن ماجرا گفتم: " دفعه دیگر که میله دست گرفتی و هوس کردی آن را بر سر مردم بکوبی لطفا قبل از عمل به معنی اسم و فامیلت هم فکر کن!"
فکر کنم حرفم تاثیر گذار بود، چون ایوب با شنیدن آن سرش را از شرم پایین انداخت و هیچ نگفت.
پریروز مقاله ای خواندم که بسیار تاثیر گذار بود و باعث شد نگاه من به "زائدات غذایی" دچار تغییر و تحول اساسی شود.
در مقاله نوشته شده بود که در هر سال یک سوم تولیدات غذایی سراسر دنیا حیف شده و از بین می رود و هیچ گره ای از مشکلات مردم نیازمند نان شب و آدم هایی که از شدت گرسنگی می میرند نمی گشاید!
( تاریخ مقاله را نمی دانم، اما رقم واقعا وحشتناک است!)
نویسنده متذکر شده بود که زائدات غذایی، زائدات نیستند و بهتر است آن ها را خرده ها یا باقی مانده های غذا نامید.
او کاملا درست می گفت، زیرا هم خرده های نان، نان خوردنی هستند و هم باقی مانده غذایی که در بشقاب وجود دارد ارزشی به اندازه غذایی که بشقاب ما را ترک گفته و راهی جهاز هاضمه شده است دارد( اینکه ما "سیر" شده ایم نمی تواند از ارزش غذا کم کند)
جالب اینکه نویسنده در انتهای مقاله پای را فراتر گذاشته و گغته بود که چون از آنچه به عنوان زائدات غذایی مصطلح است می توان غذای حیوان و گیاه تهیه کرده و یا حتی آن را مستقیم و غیر مستقیم به مصرف انسان رسانید به جاست که از این زائدات!؟ تحت عنوان منابع غذایی حرف زده شود، تا ارزش آن به اندازه مورد توجه قرار گیرد.
شما را نمی دانم، اما من فقط می توانم به احترام حرف حساب نویسنده کلاه از سر بردارم.
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.