در دوره نوجوانی من، بیش از 40 سال پیش، لطیفه زیر زیاد در میان ما بچه ها رد و بدل می شد:

به یک امریکایی گفتند: "آیا در کشور شما هم آثار باستانی هست؟"

او در پاسخ گفت: "خیر! اما گفته ایم برایمان بسازند!"

درست است که آن وقت ها به چنین لطیفه ای، که احساسات ناسیونالیستی ما را به میزان قابل ملاحظه ای تحریک کرده و کلی بهمان حال می داد، حسابی می خندیدیم؛ اما الان که به آن دوران می اندیشم حس می کنم این لطیفه بیش از آنکه برای امریکایی جماعت گران تمام شود، ما ایرانی ها را مورد لطف و عنایت ویژه خود قرار داده است!

برای درک بهتر موضوع فرض کنید که واقعا یک مقام و مسئول امریکایی دستور ساخت آثار باستانی را به افراد ذیربط صادر فرماید!

آیا جز این است که او در حفظ و نگهداری و مرمت این آثار خواهد کوشید و به مسئولین و مقامات بعدی هم سفارش خواهد کرد قدر زحمات او را دانسته و مانع از حیف شدن آن ها شوند؟

آیا غیر از این است که سیصد چهارصد سال بعد از ساخت، امریکایی ها می توانند پز این آثار واقعا باستانی را بدهند و توسط آن ها جذب توریست نمایند؟

در آنطرف قضیه، ما ایرانی هایی را داریم که تا دلتان بخواهد، یعنی تا دلشان بخواهد، آثار باستانی دارند و لذا مدام در اندیشه "یکی دو تایش هم که از بین بروند اتفاق خاصی نمی افتد!" فرو می روند.

اینگونه است که آثار باستانی ما، به دلیل عدم مراقبت و مواظبت و حفظ و مرمت به موقع توسط افراد متخصص و اینکاره، یکی یکی از دست خواهند رفت و شاید روزی برسد که مجبور باشیم در جواب سوال توریستی که در جهت یافتن آثار باستانی وارد کشور ما شده در نهایت خجلت و شرمندگی " نگرد نیست! گشتیم نبود!" را بر زبان بیاوریم!

کسی چه می داند! شاید اگر یکی از ما سیصد چهارصد سال از خدا عمر بگیرد، از یک " از فرنگ برگشته" شنونده لطیفه زیر باشد:

به یک ایرانی گفتند: " در کشور شما هم آثار باستانی هست؟"

جواب داد: "نه! اما گفته ایم برایمان بسازند!"