چند باری سر "کارد دسته آبی آشپزخانه" بحثمان شده بود: همسرم عقیده داشت که کارد زیادی تیز است و باید مواظب باشم دستم را نبرد و من بر این اعتقاد راسخ بودم که بی نهایت کند است و میوه را هم به زور پوست می کند!

ماجرا تا روزی ادامه داشت که ناغافل و در حالی که عینک مطالعه بر روی چشم هایم قرار داشت فرصت کندن پوست میوه نصیبم شد و به فوریت دریافتم که همیشه دسته کارد را سر و ته گرفته و از لبه کند کارد جهت در آوردن گوشت میوه بهره می بردم!

هرچند پس از کشف موضوع، صدایش را در نیاورده و "حق با تو بود" را راهی گوش های همسر گرامی نکردم، از ته دل متوجه شدم که چرا افراد نباید داوری کنند و یا فقط پس از اطلاع واثق از دارا بودن "دید کامل" دست به قضاوت بزنند. در غیر این صورت، برای انجام داوری درست، حتما باید ضعف چشم ها را با سلاح "عینک" مرتفع کرد و آنگاه ردای قضاوت را پوشید و بر مسند داوری تکیه زد!