دختر بزرگتر گفت: طلاها مال من! اوضاع و احوال مالی مرا که همگی می دانید!

دختر دومی گفت: نقره ها را هم من بر می دارم. بالاخره یک جوری می شود آبشان کرد!

دختر سومی گفت: فرش ها و قالی هم هم مال من! فرش فروش آشنا دارم و اجازه نمی دهم کسی آن ها را "بز خری" کند.

دختر کوچکتر گفت: قیچی باغبانی هم مال من! گل های باغچه مادر بدجوری نیاز به هرس کردن دارند!