ارث و میراث مادر
دختر بزرگتر گفت: طلاها مال من! اوضاع و احوال مالی مرا که همگی می دانید!
دختر دومی گفت: نقره ها را هم من بر می دارم. بالاخره یک جوری می شود آبشان کرد!
دختر سومی گفت: فرش ها و قالی هم هم مال من! فرش فروش آشنا دارم و اجازه نمی دهم کسی آن ها را "بز خری" کند.
دختر کوچکتر گفت: قیچی باغبانی هم مال من! گل های باغچه مادر بدجوری نیاز به هرس کردن دارند!
+ نوشته شده در یکشنبه سیزدهم فروردین ۱۴۰۲ ساعت 13:59 توسط محمد ماکویی
|
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.