در جستجوی "رکورد"!
گزارش جالبی در روزنامه اطلاعات توجه مرا جلب خود نمود.
گزارشگر این گزارش، با یک کارشناس زبده آب صحبت و گفتگو به عمل آورده و به این نتیجه رسیده بود که آبرسانی به بسیاری روستاهای استان محروم سیستان و بلوچستان کار پیچیده ای نیست و در عوض انتقال آب از مناطق بسیار دوردست، آب مورد نیاز مناطق بی آب را می توان به سادگی و از نزدیکی آن ها تامین نمود.
این موضوع مرا یاد زمانی انداخت که مدیر پروژه بزرگ آبرسانی به میادین نفتی آزادگان، جفیر و یادآوران بودم.
خوب به خاطر دارم که در اواسط انجام پروژه، عده ای آدم متفرقه با دفتر دستک وارد شرکت شده و پس از اخذ اجازه از آقای مدیر، از نگارنده هم مصاحبه ای اجباری! گرفتند.
کار مصاحبه، انصافا، خوب جلو نرفت؛ زیرا وقتی شروع به شرح کارهای انجام شده و فعالیت های در دست اقدام نمودم، مصاحبه گیر با بی حوصلگی تمام حرف های مرا در دهان باقی نگاه داشته و گفت:
ما با اینجور چیزها کاری نداریم و بیشتر دنبال سخنانی می گردیم که بر صحت وجود موضوعاتی از قبیل " بزرگترین خط انتقال آب خاورمیانه" ، " قطورترین لوله آبرسانی در جهان" و ... دلالت نماید.( زمان، زمان ریاست جمهوری دکتر محمود احمدی نژاد بود)
هنگامی هم که در پاسخ، " ما دنبال رکوردشکنی نیستیم و فقط کارمان را می کنیم" گفتم، تمامی دفتر دستک ها به یکباره جمع آوری شده و کلیه افراد متفرقه از دور و برمان پراکنده شدند.
سالهاست که کار مهندسین مشاور آب و فاضلاب به حق الزحمه آن ها به شدت گره خورده است؛ که مشکلی بابت این قضیه وجود ندارد.
حق الزحمه بسیاری از مهندسین مشاور، برای سال های طولانی، بصورت درصدی از هزینه های اجرایی محاسبه شده و یا بر مبنای نفر- ساعت پرداخت می گردید.
در صورت پرداخت حق الزحمه مشاور بصورت درصدی از هزینه های اجرایی، مشاور طرح ترجیح می داد برای کارفرما هزینه های زیادی بتراشد و دهان یاوه گویانی که اراجیفی در مایه های " فقط به آب چاه نزدیک محل کلر زده و بعد آن را راهی خانه های مردم می کنیم" را بر زبان می آوردند، گل درست و حسابی بگیرد!
در هنگامه پرداخت حق الزحمه ها بر مبنای "نفر- ساعت" هم جدا از اینکه نفرات غیر لازم زیادی، بطور مصنوعی، وارد پروژه می شدند ساعات انجام کار بسیار طولانی می شد و با گذر از هفته ها و ماه ها سر از سال ها و بلکه دهه ها در می آورد!
یادش به خیر! معلم ریاضی ازمان امتحان سختی گرفته و بیشترمان زیر 10 شده بودیم.
آقای معلم، جهت متنبه ساختتن ما، یکی از بچه ها را پای تخته آورده و از او نمره امتحانیش را سوال فرمود.
وقتی اموزگار محترم متوجه شد که شاگرد تنبل 2 گرفته است، با عصبانیت گفت: " از 10 صفحه کتاب 2 گرفته ای! ببین از 100 صفحه چند می گیری؟"
وقتی تناسب مستقیم جواب معکوس داد و معلوم شد که شاگرد خوشبخت از 100 صفحه کتاب 20 خواهد گرفت، شلیک کر کننده خنده ها و قهقهه های بچه ها تمام کلاس را فرا گرفته و به لرزه در آورد.
حکایت عهده داران و متولیان امروزه و دیروز صنعت آب کشور چندان از داستان معلم ریاضی مورد اشاره متفاوت نیست؛ زیرا آن ها هم در عوض اینکه فرمول حق الزحمه مشاور را جوری تعیین کنند که " رسانیدن آب کم قیمت به تعداد زیادی از متقاضیان"، هدف اساسی باشد، آن را طوری نوشته اند که بسیار محتمل است رکوردهایی از قبیل " بیشترین قیمت تمام شده آب در ازای استحصال، تصفیه و توزیع یک متر مکعب"، " بیشترین نفرات دخیل در انجام یک پروژه" و " طولانی ترین زمان انجام یک پروژه مهندسی" بیش از یکی دو ماه، "ماندگار" نباشند!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.