اینجا جهنم است!
مخالفین جمهوری اسلامی، درخارح کشور، هم و غم خود را معطوف این ساخته اند که شرایط اخراج سفرای ایران از دیگر کشورها را فراهم سازند.
در همین راستا و در جهت موافق!، مسئولین و متصدیان کشور بر آن شده اند تا با ضبط پاسپورت سلبریتی های ورزشی و هنری ایرانی حامی معترضان، که دستشان حسابی به دهانشان می رسد و براحتی توانایی زندگی در خارج کشور را دارند، کاری کنند که آن ها در سرزمین متبوع( با مطبوع اشتباه نشود!) خود ماندگار گردند.
در همین جهات، بسیاری از اولیای امور داخلی که مدام مردم را به خوردن خرما و پوشیدن لنگ تشویق می کنند فرزندان خویش را برای ادامه تحصیل، کار، زندگی یا هر سه راهی خارج از کشور کزده اند تا به مراتب بهتر و بیشتر از آنچه لیاقت آن را دارند روزگار سپری کزده و از موهبت حیات بهره مند شوند.
زمانی کسی به طنز گفته بود: ظاهرا فقط اندی و ولیعهد می خواهند برگردند، چون همه می خواهند از کشور مهاجرت نمایند.
در همین رابطه، حسن ریوندی به مسئولین پیشنهاد داده تا ما را به عنوان برده به کشورهای دیگر بفروشند تا هم ما خارج شویم و هم ارز وارد شود.
حرف ها و سخنان اینچنینی، این روزها، چندان موجب خنده و شوخی و سرگرمی نمی شوند و بیشتر مردم ترجیح می دهند دلنوشته ای که روی بعضی وانت ها و کامیون ها نقش بسته است را جدی بگیرند:
شاید ما جای دیگر مرده ایم. اینجا جهنم است.
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.