در سنین نوجوانی عاشق اخبار ورزشی بودم و به ویژه خبرهای فوتبالی را حسابی تعقیب می کردم.

خوب یاد دارم که در آن سال ها تعجب می کردم که چرا همه گروه های جام باشگاه های اروپا 4 تیمی هستند، اما یک گروه 3 تیمی هم در بین آن ها خودنمایی می کند.

بعدها دانستم که گروه 3 تیمی هم گروه 4 تیمی است و اینطور نیست که جهت پارتی بازی مسئولین برگزاری مسابقات یا قرعه بسیار مناسب بعضی تیم ها شرایط صعود 2 تیم از میان 3 تیم مهیا شده باشد.

تیم چهارم مکابی اسراییل بود که به دلیل عدم موجودیت توسط گزارشگر، همیشه، از قلم می افتاد و اخبار مربوط به آن در گزارش ها نمی آمد.

کشتی گیران ایرانی سالهاست با همتایان اسراییلی مسابقه نمی دهند.

قطعا، کاملا طبیعی است که کشتی گیری که هست با کشتی گیری که نیست مسابقه ندهد. با این حال، کمی غیر طبیعی است که دست کشتی گیری که نیست به علامت پیروز مسابقه بالا رفته و کشتی گیری که هست از دور مسابقات حذف گردد.

سالهاست که ایران و اسراییل برای هم شاخ و شانه کشیده و یکدیگر را تهدید به نابودی می کنند.

من واقعا متوجه نمی شودم چطوز کشوری که هست می تواند کشوری که نیست را تهدید به نابودی کند و چگونه امکان دارد صدا از کشوری که نیست بلند شود.

قطعا، هر کشوری می تواند با کشور دیگر سر ستیر و ناسازگاری داشته باشد( کما اینکه این امر در حال حاضر در جهان بسیار دیده می شود)

با این حال؛ نادیده گرفتن یک سرزمین موجود توسط یک سرزمین موجود دیگر باعث خواهد شد که اولی کوچکتر و کمرنگ تر از آنچه هست به چشم مردمان دنیا بیاید و فضا برای عرض اندام دومی و مقبولتر و پسندیده تر و قدرتمند تر مشاهده شدن آن در نزد جهانیان مهیا تر از قبل شود.