در جریان اعتراضات امسال، متاسفانه، عده ای از هموطنان ما جان عزیز خود را از دست دادند.

بسیاری از مسئولین و متولیان امر مرگ این عزیزان را به پروژه "کشته سازی" ربط داده و عوامل صهیونیست، امریکا، اغتشاشگران داخلی و مزدوران و خائنین وطنی را مسبب جان های از دست رفته دانسته اند.

در این زمینه؛ نگارنده خوب به خاطر دارد که در سال انقلاب 57، پروژه کشته سازی از شگردهای خاص انقلابیون بود و آن ها برای اینکه بر آتش انقلاب بدمند تعداد شهدا را بسیار بیش از شمار واقعی اعلام کرده و کارهای زشت ناکرده رژیم پهلوی را هم به حساب شاه و ایادی او واریز می کردند.

در ماجرای کشتار میدان ژاله در 17 شهریور 57، که بعد ها از آن به عنوان سند جنایت پهلوی یاد شد، مخالفان حکومت وقت و افرادی چون میشل فوکو از کشته شدن چند هزار نفر صحبت کردند.

بعدها مشخص شد که آمار رسمی و آنچه در اطلاعیه فرمانداری نظامی تهران در باره تعداد کشته شده ها ذکر شده بود، یعنی حدود 87 نفر، درست بوده است. سال ها بعد، عماد الدین باقی، با دسترسی به آمار بنیاد شهید انقلاب اسلامی و منابع دیگر، در پژوهشی تعداد کشته شدگان 17 شهریور را 88 نفر عنوان کرد که 64 نفر آن ها در میدان ژاله کشته شده بودند.

سینما رکس آبادان در شب 28 مرداد 1357 و در حین نمایش فیلم گوزن ها توسط انقلابیون مخالف محمد رضا شاه به آتش کشیده شد و دست کم 420 نفر کشته شدند. این رویداد زمانی آغاز شد که چهار مرد قبل از آتش زدن، ساختمان را به سوخت هواپیما آغشته کرده بودند. این حمله عامل برانگیختن انقلاب 57 ایران بود که منجر به سرنگونی رژیم سلطنتی ایران شد.

در آن زمان، تحقیقات حاکی از عمدی بودن حریق بود. همزمانی این رویداد با اعتراضات انقلاب 57 و طولانی شدن رسیدگی به آن در سال های پس از انقلاب، گمانه های مختلفی را پیرامون عاملان حادثه ایجاد کرد.

سلسله حاکم پهلوی در ابتدا گمارکسیست های اسلامی" را مسئول آتش سوزی دانست و بعدا گزارش داد که شبه نظامیان اسلامی آتش را آغاز کردند، در حالی که معترضان ضد پهلوی پلیس مخفی ایران، ساواک، را مقصر می دانستند.

پس از انقلاب 57 مشخص شد که این عمل توسط انقلابیون به سرکردگی حسین تکبعلی زاده انجام شد که بعد از انقلاب توسط قاضی موسوی با چند نفر دیگر به اعدام محکوم شد.

در ماجرای سینما رکس، پخش فیلم گوزن ها در سینما از عوامل اساسی بود که باعث شد بیشتر مردم " کار ساواک بوده است" را باور کنند؛ زیرا این فیلم اشاره کوتاهی به روزهای فرار و مرگ یک مبارز مسلح علیه حکومت پهلوی داشت و بسیاری بر این عقیده بودند که فیلم به بخش کوچکی از حادثه سیاهکل پرداخته است.

البته؛ نگارنده به درستی متوجه آنچه در بالا آمد نمی شود، زیرا در رژیم گذشته رسم نبود که به فیلمی مجوز پخش و نمایش داده شود و بعدا از تماشاگران عزیز و گرامی، به شیوه ای، تقاضا شود که فیلم را ملاحظه ننمایند!

می گویند مردم بیش از آنکه از پدران خود یاد بگیرند از مسئولین و دولتمردان می آموزند.

کسی چه می داند! شاید "هدف وسیله را توجیه می کند" هم از آموخته های مردمی باشد که مسئولین محترم سالهاست آن ها را ریز دیده و یا کلا نادیده گرفته اند.

در ضمن؛ توجه عمیق به آنچه گوشه ای از آن در بالا بیان گردید بیشتر ما را متوجه این نکته می گرداند که چرا بهشتی با دادن شعار " شاه حرام زاده است خمینی آزاده است" مشکل اساسی داشت.