احتمالا به فاصله بسیار بسیار کوتاهی از وقوع فاجعه متروپل آبادان، بخشنامه ای با مضمون "اگر ساختمانی فرو بریزد پدرتان را در می آوریم" به مهندسین ناظر سراسر کشور نازل شده است.

پیرو نزول این بخشنامه، به احتمال قوی، اغلب قریب به اتفاق مهندس ناظرها، که متاسفانه گروهی از آن ها فاقد تخصص و تجربه کافی هستند، سراغ سازندگان برج ها و سازه های مستحکم رفته و ایشان را وا می دارند سازه ها را از آنچه تاکنون بوده، محکم تر بسازند.

در دنباله این قضیه، قیمت تمام شده سازه های درست و حسابی، بیخود و بی جهت، بالا رفته و مشتریان آن ها مجبور خواهند شد مبالغ بالاتری بابت خرید یا اجاره ملک و واحد پرداخت نمایند.

در سوی دیگر میدان؛ سازندگان سازه های پفکی و بی استحکام و فاقد کیفیت، که کارشان را حسابی بلدند، مدتی دست نگه خواهند داشت تا آب ها از آسیاب بیفتد و کارها و فعالیت ها کما فی السابق ادامه یابند.

در دنباله سختگیری های بی مورد مهندسین ناظر نسبت به گروه نخست، سر و صدای ساختمان سازها بلند شده و متولیان امور را وا خواهد داشت مهندس ناظرها را به تنظیمات کارخانه باز گردانند.

در ادامه این قضیه و شل گیری مهندس ناظرها، پفکی سازها شروع به فعالیت نموده و ضمن جلو بردن کما فی السابق کارها، هزینه خواب پول خود و تورم زمان بیکاری را هم روی قیمت تمام شده می کشند.

در نتیجه؛ اقدامات مسئولین و متولیان ذیربط کوچکترین تاثیری روی کیفیت ساخت و ساز نداشته و فقط قیمت سازه ها را بالا می برد.

دلیل این امر هم به زبان ساده این است که خانه از پای بست ویران است و بهسازی نقش ایوان، همان مهندس ناظرهای خودمان، توسط خواجه ها نخواهد توانست توفیر قابل ملاحظه ای در کیفیت بناهایی که قرار است مثل مترو پل خراب گردند بوجود آورد!