خانم ها! متشکریم!
معاون اجتماعی و فرهنگ پلیس راهور ناجا، سرهنگ عین الله جهانی، در باره آمار تصادفاتی که در آن ها خانم ها مقصرند گفته است:
عجیب است که بدانید خانم ها در تصادفات ثبت شده کمتر از 10 درصد مقصر هستند. یعنی از هر 10 تصادف فقط در یک تصادف یک خانم مقصر بوده است و این حد از دقت و انضباط در رانندگی واقعا جای تشکر و قدردانی دارد.
قبل از هر چیز باید گفت کاش جناب سرهنگ آمار مسببین تصادفات منجر به فوت را هم ارائه کرده و می فرمودند که مثلا در ازای هر 100 نفری که در هر سال به دلیل رانندگی بد آقایان جان به جان آفرین تسلیم می کنند، چه تعداد انسان در اثر عملکرد غلط رانندگان زن قید حیات را می زنند!
اگر آمارهای این مورد همبستگی کامل، یا حتی ناقص، با آمارهای کلی تصادفات( خواه آن ها که فقط باعث جراحات سطحی و آسیب های مالی می شوند و خواه آن ها که سبب معلولیت های شدید و درگذشت افراد می گردند) داشته باشند، می توانیم به راحتی آب خوردن متوجه شویم که اگر اختیار بسیاری از مسافرین را به دست راننده های زن بسپاریم قادریم در هر سال جان و مال تعداد زیادی از آدم ها را محفوظ داشته و علاوه بر آن شرکت های بیمه را کاملا از خود راضی نماییم.
قطعا، چنانچه همانند بسیاری از آمارهای داخلی به این گروه از آمارها فقط به چشم عدد و رقم نگاه نمی شد و اتوبوسرانی و تاکسیرانی و کامیونرانی( داریم!؟) و ... تصمیم می گرفتند که بر اساس رانندگی بهتر خانم ها، بیشتر راننده های خود را از میان "اجناس لطیف" دستچین نمایند؛ امروزه عزیزان بسیاری در عوض آسودگی در زیر خاک، در نهایت خوشی و خرمی در کنار دیگر اعضای خانواده مشغول گذران زندگی بودند.
از سوی دیگر؛ شرکت های بیمه می توانستند بنابر آمارها، تخفیفات ویژه ای را ارزانی اتومبیل های دارای راننده زن کرده و هزینه های اقتصادی تردد اتومبیل های شخصی خانوارهایی که در آن ها خواهر یا مادر یا همسر مرد پشت رل می نشیند را پایین بیاورند.
اینکه چرا در کشور ما چنین اتفاقاتی نمی افتد، به نگاه غلط ما ایرانی ها به مقوله "کار" بر می گردد.
در فرهنگ ایرانی، متاسفانه، در عوض اینکه کار دست آنی که بهتر از عهده انجام آن بر می آید را ببوسد بر دستان کسانی که نیاز بیشتر دارند بوسه می زند.
با این حساب است که با توجه به اینکه در ایران، آقایان باید خرج زن و بچه را بدهند؛ اغلب قریب به اتفاق راننده ها را نیمه های پیدا شده ای که بهتر می توانند عزیزان دیگران را گم و گور نمایند تشکیل می دهند.
به این ترتیب است که اصلا تعجب نمی کنیم جناب سرهنگ فقط به تقدیر و تشکر از رانندگی خانم ها بسنده کرده و مصاحبه کننده روزنامه همشهری لازم ندیده با بیان "همین!؟" جناب سرهنگ را متوجه کار ساده ای که می تواند نتایج شگرفی را رقم بزند نماید.
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.