واژه بدی به نام "دولتی"!
استادی داشتیم که با کلمه "ملی" مشکل درست و حسابی داشت.
او بر این اعتقاد بود که هر وقت دولتی بخواهد به مال و منال ملت خود دست درازی کند، برخی اموال و دارایی ها را "ملی" اعلام می کند.
در توضیح بیشتر قضیه؛ استاد گرامی عنوان کرده بود که مثلا هر گاه آب "ملی" اعلام شود، شما با خرید واحد مسکونی هم صاحب آبی که در زیر خانه است نخواهید شد و لذا حق ندارید با حفر چاه در ملک خود از عدم پرداخت پول آب بهره مند شوید.
به عنوان نمونه دیگر، می توان به هیزم شکنی اشاره کرد که تا قبل از ملی شدن جنگل ها به جنگل می رفت و با قطع چند شاخه و ترکه کوچک درخت، امکان گرم کردن خود و خانواده محترم را فراهم می کرد.
بدیهی است که با ملی شدن جنگل ها، امکان ندارد هیزم شکن به راحتی و سبک و سیاق سابق از جنگل چوب جمع آوری کند و تنها می تواند کار پیشین را پس از پرداخت وجه و اخذ مجوز از مراکز و سازمان های ذیصلاح جلو ببرد.
جالب این است که با ملی شدن آب، دولت این حق را پیدا می کند که نیاز آبی مردم را با بالاترین قیمت ها تامین نماید و با ملی شدن جنگل ها، حق تغییر کاربری جنگل ها و جایگزینی چوب با آهن و بتن و سیمان و آجر، بر خلاف سابق، موجودیت داخلی خواهد داشت.
این روزها؛ انصافا، رسانه ها و مردم، کمتر از واژه "ملی" استفاده کرده و در عوض آن سعی می نمایند از کلمه "دولتی"، برای بیان مقاصد خود، بهره بگیرند.
این موضوع، بدون شک، اوضاع را خرابتر از سابق کرده و این گمان را بوجود می آورد که مثلا تمام بانک های دولتی به دولت تعلق دارند و پول خرید و اجاره املاک دولتی از جیب ملت پرداخت نشده است.
شاید به همین دلیل است که وقتی بسیاری از مردم، شنونده " قرار است املاک دولتی به مزایده گذاشته شوند" می گردند، "بابا! دمشون گرم!" می گویند؛ عبارتی که با جایگزین کردن "ملی" با "دولتی"، "این همان است" را پاک از خاطره ها برده و ملت حتی گاه فراموش می کند که حقوق هایی که کارکنان و کارمندان دولت می گیرند، خواه معمولی باشد و خواه نجومی، بصورت غیر مستقیم از کیسه "او" برداشت می گردد!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.