چرا کمبود پزشک داریم!؟
این روزها، زیاد، بحث کمبود پزشک مطرح می شود و مسئولین مختلف، حداقل در کلام، هم و غم خود را معطوف بر طرف کردن این معضل کرده اند.
نگارنده، واقعا، نمی داند بحث کمبود پزشک تا چه حد جدی است و آیا بیشتر کمبود پزشک در حوزه "عمومی" خودی نشان داده است یا مربوط به حوزه "تخصصی" می شود.
از این گذشته، متاسفانه، در باره اینکه بیشتر " ناملایمات نیازمند دارو درمان"، که این روزها مردم را مبتلا می کنند، به امراضی ربط پیدا می کنند که می شد جلو وقوع آن ها را گرفت یا به بیماری هایی مربوط می شوند که با سالمسازی غذا و اشربه و محیط زیست و ... هم به ناچار افراد را دردمند و گرفتار می ساخت، مطلقا، آگاهی ندارم.
با این حال؛ اگر قبول کنیم که بسیاری از طلاق ها از ازدواج های ناجوری که تنها با بن مایه های "هر کسی باید تشکیل خانواده بدهد "، " همه باید صاحب فرزند گردند" و " عقد ازدواج در آسمان ها بسته می شود" نشات می گیرند و همین امر است که زنان بیوه، مطلقه و بچه های طلاق فراوانی را روی دست اجتماع می گذارد؛ باید پذیرای این نکته هم باشیم که نگاه به حرفه مقدس پزشکی باید دارای تغییر و تحول اساسی شده و تربیت دکتر فقط باید در راستای مداوای بیمارانی که هرگز نمی شد با اعمال روش های پیشگیری از مریض شدن آن ها جلوگیری نمود، صورت پذیرد.
در این باب؛ تلفیق ضرب المثل های " یک اونس پیشگیری بهتر از یک پوند درمان است"، که انگلیسی ها آن را زیاد مورد استفاده قرار می دهند، و " نگاه نکن که کجا افتادی؛ بلکه ببین که کجا سر خوردی" می تواند موجب شناخت سره از ناسره ما شده و سبب گردد با توجه ویژه به عوامل ایجاد بیماری؛ از آلودگی آب و غذا و هوا و خاک و صوت گرفته تا ماندن در ترافیک و زیر خط فقر، نسبت به ترمیم حقوق و دستمزد آن هایی که در حوزه های "بهداشت" و "محیط زیست" کار می کنند اقدام نماییم؛ اقدامی که موجب خواهد شد فعالین این دو حوزه در کنار دو گزینه "مهاجرت و فرار از جایی که برای آن ها ارزشی قائل نیستند" و "ماندن و دل به کار ندادن و بی تفاوتی نسبت به بیماری آن هایی که با اقدامات شایسته بهداشتی و محیط زیستی می شد صحیح و سالم نگهشان داشت"، شق سومی هم که بشود به آن فکر کرد در اختیار داشته باشند!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.