یکی از دکترهای داروساز خاطره ای شنیدنی و خواندنی دارد که مطالعه آن نمی تواند خالی از لطف باشد:

به پسرک یک قرص دل درد دادیم و رفت.

دو ساعت بعد به اتفاق والد گرامی برگشت و وارد داروخانه شد.

سگرمه های درهم پدر و دردی که باعث شده بود پسرک حسابی به خود بپیچد کاملا نشان می داد که قرص اشتباهی داده ایم و باید منتظر رویدادی نافرخنده باشیم.

هیکل تنومند پدر کار را برایمان سخت تر ساخته بود و می دانستیم هر آن ممکن است بلایی سرمان آمده و یک کتک حسابی نوش جان نماییم.

ماجرا را پرسیدم و همانی که حدس می زدم را شنیدم.

با این حساب، تنها راه چاره را در اینکه ترفندی به کار برم مشاهده نمودم.

لذا، رو به پسرک کردم و گفتم: "پسرم! تو از ما چه خواستی؟"

پسرک، صادقانه و معصومانه، "قرص دل درد خواستم" را بر زبان آورد.

در پاسخ او گفتم: "عزیزم! غلط گفته ای! تو باید می گفتی قرص ضد دل درد می خواهی! من فکر کردم قرصی می خواهی که دلت را به درد آورد و تو را کمک کند که مدرسه نروی!"

حکایت یک میلیون مسکن ارزان قیمت، که در سال ساخته خواهد شد، ناخودآگاه مرا به یاد ماجرای بالا انداخته و باعث می شود در گمان اینکه جناب آقای رییس جمهور، بالاخره، اشتباه لفظی خود را یک جوری پوشش خواهد داد فرو روم.

قبل از بحث بیشتر در این مورد اجازه می خواهم به دو مورد از تجربیات شخصی خود، در سال هایی که در شرکت های مشاور آب و فاضلاب کار می کردم، اشاره ای مختصر داشته باشم.

کار طراحی شبکه جمع آوری فاضلاب قم را بر عهده گرفته و دستور داشتیم کاری کنیم که همه اهالی از نعمت اتصال واحدهای مسکونی خود به شبکه جمع آوری فاضلاب بهره مند باشند.

خوب یاد دارم که در همان ابتدای کار با مشکل "بهره مندی بسیاری از منازل قم از زیر زمین" برخورد نمودیم. از آنجا که شماری از زیرزمین ها سرویس بهداشتی هم داشتند، این امر باعث می شد که عمق کارگذاری لوله ها حسابی پایین رفته و هزینه اجرای طرح از بسیاری مناطق ایران گرانتر تمام شود.

متاسفانه، آن موقع در میان مسئولین و دست اندرکاران رده بالا هیچ شیر پاک خورده ای پیدا نشد که بر پوشش 100 درصدی طرح ایراد جدی وارد کرده و "چهار تا خانه هم فاضلاب خود را وارد چاه کنند، مشکل خاصی پیش نخواهد آمد" را بر زبان آورد.

مورد دوم به آبرسانی به روستاها ارتباط داشت. در خاطرم هست که موظف بودیم تمام روستاهای اطراف شهر را از نعمت دارا بودن آب سالم و بهداشتی بهره مند گردانیم.

در میان روستاها، یک روستا دارای یک خانوار بود و ضمن دوری از هر منبع آبی، در منطقه ای صعب العبور قرار گرفته بود.

در این باب هم هرچه جزع و فزع کرده و گفتیم که اگر محل زندگی ساکنین روستا! را تغییر داده و با اسکان اهالی در شهر، هزینه اجاره و خورد و خوراک مردم را بدهید هم کار برای شما ارزانتر تمام می شود، به خرج کسی نرفت که نرفت!

مجمل مورد اشاره مشتی نمونه خروار است و شما براحتی می توانید با مرور آن از حدیث مفصلی که سرمنشا بسیاری مسائل و مشکلات ریز و درشت کشور است کسب اطلاع نمایید.

تجربه نشان داده که وقتی مسئولی ادعای حل کلیه مشکلات موجود در یک زمینه، از آب و فاضلاب گرفته تا برق و گاز و مسکن، را در یک دوره زمانی کوتاه دارد و مایل است همه افراد دارای مشکل را در نهایت از خود راضی نماید، در هنگام عمل خود را با سنگ بزرگی که به علامت نزدن بلند کرده است مواجه می بیند. در این صورت او مجبور می شود از کیفیت یا کمیت کار یا هر دو بزند و یک جوری سر و ته فعالیتی که آغاز نموده بود را هم بیاورد.

مردم ایران حافظه خوبی ندارند؛ با این حال عدد و رقم خوب به یاد آن ها می ماند. عدد یک میلیون هم زیادی رند است و بنابراین بعید است در سال آینده، همین موقع ها، مردم فراموش کرده باشند که قرار بود تا این موقع یک میلیون واحد مسکونی آماده تحویل شده باشد.

با این حساب، تنها راه چاره آقای رییس جمهور این است که از کیفیت کار زده و واحدهای مسکونی وعده داده شده را با مشکلات سازه ای عدیده و ندیده و آب و گاز و برق و تلفنی که ندارند یا کم دارند تحویل متقاضیان نماید.

در این صورت، قطعا، کسی نمی تواند بر کار صورت گرفته ایراد جدی وارد نماید؛ زیرا آقای رییس جمهور می توانند ادعا نمایند که فقط قول ساخت سر پناه را داده بودند و ضائم و اضافاتی از قبیل آب و برق و گاز و تلفن و ... در اصل آپشن هایی محسوب می شوند که فقط خریداران و مشتری های ویژه استحقاق بهره مندی از آن ها را دارند!

در ضمن باید به این نکته اشاره کرد که متاسفانه، آقای رییس جمهور، شفاهی را بیش از کتبی دوست دارند؛ چرا که اگر غیر از این بود و وعده تولید یک میلیون مسکن سالانه فقط بطور مکتوب در اختیار مردم قرار می گرفت، کاملا امکان این موضوع برای ایشان فراهم بود که در سال آینده وعده خود را اجرایی نموده و از یک میلیون مسکنی که دل درد مردم را خوب خوب می کند، رونمایی نمایند!

از شما چه پنهان! خیلی خوب است که در زبان فارسی با بعضی از کلمات می شود بازی و شوخی کرد و به واسطه این بازی و شوخی با کلمات، مردم را کاملا و بی نهایت از خود راضی نمود!