شما آشنا ندارید!؟
در به در دنبال آشنایی هستم که امکان واکسیناسیون همسر گرامی را جفت و جور نماید. قطعا این کار بی اجر و مزد نبوده و می توانید خیال آشنا را جمع اینکه شیرینی ایشان محفوظ است نمایید!
شاید نزد خود فکر کنید که چطور با این وقاحت به خود اجازه می دهم در مقوله مهمی به نام واکسیناسیون، که با جان انسان ها سر و کار دارد، دنبال پارتی بگردم.
واقعیت این است که آن هایی که خوب مرا می شناسند می دانند که اینکاره نیستم و لذا تعجب آن ها از دشت خبر بیش از کسانی که با ویژگی های اخلاقی و رفتاری نگارنده آشنا نیستند خواهد بود.
از شما چه پنهان! یک جورهایی مجبور شده ام اینکاره گردم. از سویی در میان فامیل و دوستان و آشنایان، بسیاری را می شناسم که بی آنکه گروه سنی آن ها به گروه های اعلام شده اولویت دار وزارت بهداشت در تزریق واکسن بخورد و یا کار ایشان طوری باشد که با مردمان زیادی در ارتباط باشند واکسن تزریق کرده اند و از طرفی مدام از دوست و آشنا و فامیل استهزاها و تمسخرهایی در مایه های "چطور عرضه نداری یک نامه جور کنی و خانمت را واکسن بزنی؟" را دشت می نمایم!
در این باب، همین چند روز پیش بود که قدم به مرکز بهداشت نزدیک خانه گذاشته و از سرباز دم در "فقط آن هایی که پیامک برایشان آمده را واکسن می زنید؟" را پرسیدم.
وقتی سرباز، در کمال خونسردی، "نامه هم قبول می کنیم" گفت ناخودآگاه یاد متقاضیان استخدامی افتادم که بدون ضابطه و با داشتن رابطه بهتر توانسته بودند کار خود را جلو ببرند.
جالب این است که در چنین اوضاع و احوالی وزیر محترم بهداشت بارها ادعای مبارزه با رانت و مقاومت در برابر مافیای ورود دارو را مطرح ساخته اند!
بیشتر ما خوب می دانیم که در کشورهایی که مسئولین آن ها کار خود را بلدند در ابتدا کادر درمان واکسینه شدند و بعد نوبت به مردم عادی رسید تا وفق سن و سالی که دارند واکسن دریافت نمایند.
در کشور ما هم قرار بود اینطور شود، اما بلافاصله تصمیم گرفته شد که برخی از گروه های شغلی هم در اولویت تزریق واکسن قرار گیرند.
اینگونه شد که رانندگان تاکسی و اتوبوس و معلم ها و دانشجویان و بچه مدرسه ای ها و اساتید و خیلی های دیگر، وفق نفوذی که در وزارتخانه داشتند، صف را به هم زده و جلوتر از دیگران در اولویت دریافت واکسن کرونا قرار گرفتند.
در چنین شرایطی، اگر از وزارت بهداشت خواسته شود که یک برگ تحقیق رو نماید که نشان دهد فلان گروه شغلی از بهمان گروه کاری بیشتر با مردم در تماس است و بنابراین می باید در اولویت تزریق واکسن قرار گیرد، بعید است به درخواست متقاضی جامه عمل پوشانده شده و او بتواند متعاقب دشت "آنچه شما خواسته اید!" اطلاعاتی که وی را قانع نماید "کار وزارتخانه درست است" را در اختیار بگیرد.
خوب به یاد دارم که آن زمان که مادر را برای تزریق واکسن به مرکز بهداشت نزدیک خانه بردم، اعلام کننده اسامی از ذکر شماره های مردمی که ثبت نام کرده بودند خودداری می کرد.
وقتی با عصبانیت، "چرا شماره ها را نمی خوانید؟" را بر زبان آوردم، بغل دستی در گوشم زمزمه کرد: "انطور دیگر نمی توانند نورچشمی ها را بدون نوبت راه دهند!"
الان هم اوضاع همین است و وزارتخانه در عوض اینکه بطور واضح و شفاف و بی آزار رسانی، مردم را مطلع سازد که بالاخره کی نوبت آن ها فرا می رسد، سایت را جوری طراحی کرده که شما مجبور باشید هر روز به آن مراجعه کرده و اگر هم موفق به ثبت نام نمی شوید، موجبات بالا بردن آمار بازدید را فراهم نمایید!
این نحوه طراحی سایت قطعا موجب خواهد شد که بعضی ها به موقع خبردار نشوند که نوبتشان شده و امکان ورود بی نوبت ها به عرصه تزریق واکسن بیش از پیش فراهم گردد.
اگر این موضوع را در کنار واقعیت " 10 الی 30 درصد مردمی که واجد شرایط هستند واکسن نمی زنند" گذاشته و به آن خمیر مایه عدم اطلاع مردم از میزان واکسن های ورودی و تولیدی و تزریقی و باقیمانده را اضافه کنیم، بیشتر متوجه خواهیم شد که تا چه حد بساط سور و سات و میهمانی وزارت بهداشتی که شهروندان را، بنا به مصلحت هایی که فقط خود وزارتخانه از آن ها اطلاع مکفی دارد، به نحو احسن در درجات یک و دو و سه و ویژه قرار داده است، جور خواهد شد.
راستی کمی از بحث فاصله گرفتم. کسی آشنا دارد که امکان تزریق واکسن کرونا به همسر گرامی بنده را جفت و جور نماید؟ شیرینی نامبرده.......!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.