دلنبشته های تابناک من

1. اغلب پرسنل در اختیار به جهت انجام کار اداری در بیرون از شرکت به سر برده و مرا وادار ساخته بودند برای انجام فعالیت از آبدارچی شرکت کمک بگیرم.

مسئول بخش، که جهت سرکشی به نحوه انجام امور وارد طبقه شده بود، با مشاهده ماجرا مرا جهت ادای پاره ای توضیحات، تا ساعاتی دیگر، به دفتر خود فرا خواند.

اینکه در جلسه دو نفره ما چه گذشت ربطی به موضوع این یادداشت نداشته و لذا چندان مهم نیست و تنها این موضوع اهمیت دارد که مدیر بخش خوب می دانست که اگر مرا نزد آبدارچی شرکت مورد توبیخ قرار دهد و خبر این جریان در اختیار نیروهای در اختیار نگارنده قرار گیرد، کارها به خوبی سابق پیش نرفته و پرسنل زیر دست برای حرف های کسی که "خودش هم چیز زیادی بلد نیست" و "حالا، حالاها باید یاد بگیرد"، تره زیادی خرد نخواهند کرد.

2. مدیر عامل شرکت عادت داشت امور آموزشی را رصد کرده و در هنگام رصد کردن، کارآموزان را، در حضور استاد، متوجه نحوه غلط آموزش یا سواد علمی و تجربه ناکافی آموزگار نماید.

با این حساب بود که اغلب افراد دارای سمت های مهم اداری در هنگام آموزش پرسنل زیر دست نمی توانستند دل به کار بدهند و با فکر کردن به "اگر مدیر عامل بیاید" دل خود را کماکان در دل خود نگه دارند!

متاسفانه، آقای مدیر عامل نمی دانست که نه تنها این امر، به دلیل غیر اخلاقی بودن، برای وی ارزش و احترامی ویژه به همراه نمی آورد، بلکه موجب می گردد با جا افتادن "خودش سمت می دهد و خودش هم قبولشان ندارد!" در انجام درست فعالیت ها خلل هایی قابل ملاحظه بوجود آید.

3. ماجرای دادگاه جنجالی کرباسچی را بسیاری از آن هایی که به مسائل سیاسی علاقمند بودند دنبال می کردند.

سال ها بعد از این جریان از همسر "فرهاد مهراد"، که از دوستان خانوادگی بودند، شنیدم که خواننده پر آوازه ایرانی برای شهردار وقت احترامی ویژه قائل بوده است.

ظاهرا "فرهاد" این خصیصه کرباسچی که در دادگاه مسئولیت تمام تصمیمات را بر عهده گرفته و بر خلاف بسیاری از متولیان امور، در عوض اینکه زیردستان را مقصر و مسبب خطاها و اشتباهات معرفی نماید، سپر بلای آن ها شده بود را پسندیده بود. زیاد هم پسندیده بود!

4. به اتفاق مادر، جهت ثبت نام واکسن کرونا به مرکز بهداشت صبارو، نزدیک خانه، رفتیم.

ثبت نام نکردند و گفتند که برای ثبت نام باید به بیمارستان بقیه الله مراجعه نمایید.

انصافا، شماره تلفنی هم دادند که مراجعین "جواب نمی دهد" گفتند.

خوشبختانه، قبل از مراجعه به بیمارستان، وزارت بهداشت اطلاعیه "از این خبرها نیست" و "وزارت هیچ فراخوانی برای ثبت نام واکسن کرونا نداده است" را داد.

5. اگر سامانه ثبت نام واکسن را جعلی بدانیم، که می دانیم، بیمارستان ها و مراکز سلامت از زیر مجموعه های مجوز دار وزارت بهداشت هستند و مردم سالهاست عادت کرده اند اطلاعیه های آن ها را همان( با همانند فرق دارد!) اطلاعیه های وزارت بهداشت بدانند.

بنابراین، اگر خدای ناکرده، اعتماد مردم به محل های اینچنینی از دست برود و افراد با مشاهده اطلاعیه های نشانیده شده بر در و دیوار اینجور جاها مجبور شوند دست به گوشی شده و از وزارتخانه، در باره صحت و سقم خبری که هم اینک در اختیارشان قرار گرفته است پرس و جو نمایند، وزارت بهداشت باید بی خیال مارادوناهای بیرونی شده و هم و غم خود را معطوف تکذیب اخبار و شایعات مستندی نماید که اتفاقا از دل خود وزارتخانه بیرون آمده اند!