اگر بخواهیم انصاف را رعایت کنیم باید پذیرای این نکته باشیم که کیفیت برنامه دورهمی مهران مدیری اصلا در قد وقواره هزینه ای که خرج آن می شود نیست.

این امر، در درجه نخست، به میهمانان حاضر در برنامه بر می گردد؛ میهمانانی که در بیشتر مواقع برای مردم ناآشنا هستند و در کمتر مواقع مجبور هستند با زدن حرف هایی که باید ناآشنا باشند تا اجازه پخش بگیرند، بد جور، توی ذوق بیننده تلویزیونی می زنند.

از نمونه های بارز میهمانانی که آشنا و دوست داشتنی بودند، اما حرف های ناآشنا بر زبان آوردند، سیاوش طهمورث را باید مثال زد.

درست است که این بازیگر قدرتمند تئاتر و سینما، دورهمی مدیری را رنگ و جلایی دیگر بخشید و بر خلاف بسیاری از مدعوین، عمده زمان حضور خود در برنامه را معطوف تشکر و قدردانی از برنامه خوب سیما یا بیان ارزش ها و اهمیت های کتمان ناپذیر مهران نکرد، اما او هم خوب می دانست که نه حق دارد به گونه ای واضح و شفاف از اوضاع به مراتب بهتر تئاتر قبل از انقلاب سخن بگوید و نه می تواند نام نویسنده ای را بر سر زبان آورد که کتاب خوب وی را از سر تا ته خوانده است و جا دارد که کوک شدن کیف خود را مدیون و مرهون این نگارنده نام آشنا!!!؟ به حساب آورد.

حتی زمانی که سیاوش طهمورث بی سوالی راه انداخته و بالاخره هم "آل پاچینو" را از دهان مهران مدیری بیرون نمی کشد، آگاه است که می باید به "بی نظیر است" و "یک بار رل یک نابینا را بازی کرده بود" بسنده کند و این مهران مدیری است که، به دلیل حق استفاده از رانت سیما، اجازه دارد "بوی خوش زن"* را بر زبان آورد؛ سه کلمه ای که از نگاه مردمان فارسی زبان حتی حق ندارند در کنار یکدیگر بنشینند، چه رسد به اینکه نام یک فیلم را یدک بکشند!

جالب این است که قسمت مهمی از باقی وقت برنامه را جوک ها و لطیفه هایی تشکیل می دهند که با مزه تر و خنده دار تر از آن ها در بسیاری گوشی ها یافت می شود. لذا، قطعا فقط برند مهران مدیری است که موجبات خنده و قهقهه حضاری می شود که هرگز به لطیفه هایی به مراتب خنده دارتر از آنچه مهران بر زبان می اورد لبخند هم نمی زنند!

تنها بخش دیگر برنامه به حضور یک آقا و یک خانم اختصاص دارد که دیگر یاد گرفته اند "نمی دانم" های متوالی بر زبان آورده و در جواب سوال مهران مدیری، برای چه آمده اید؟، همانند بچه های مهد کودک و کودکستان، "آمده ام شعر بخوانم" بگویند.

میزان معلومات شرکت کنندگان، متاسفانه، تا آن اندازه پایین است که گل گرفتن در بسیاری از مدارس و دانشکده ها را نه امری بطور نسبی توجیه پذیر، که کاری کاملا الزامی، می نماید. البته شق دیگر قضیه این است که چون برنامه به قصد تفریح و سرگرمی، نه خدای ناکرده افزایش اطلاعات و معلومات مردم بیننده، تهیه شده است، بی سوادها را بهتر و بیشتر گزینش می کند!

این نحوه گزینش قطعا باعث می شود که مردم پای گیرنده ها، هم بیشتر بخندند و هم، با به دست آوردن اعتماد به نفس کافی، " این هایی که من می دانم از سرم هم زیادی است" را اعتراف نمایند.

با این حساب، اگر باور کنیم که خرج گزاف برنامه دورهمی از جیب مردم، بطور غیر مستقیم، پرداخت می شود، چرا باور نکنیم، باید پذیرای این نیز باشیم که مردم بابت تهیه برنامه دو بار پول می دهند، زیرا بخش لطیفه ها و جوک های لوس و بی مزه و قسمت یک آقا و یک خانم بی هیچ زحمتی آماده شده و بار تهیه آن ها به تمامی بر دوش مردمی که بیش از حد معمول، معمولی هستند!!!؟ افتاده است!

*در سال های نخستین پیروزی انقلاب یکی از همکاران پدر خبط کرده و در حضور والده نگارنده "خوب شد انقلاب شد. آن موقع ها خانم ها چه عطرهایی که به خود نمی زدند" را بر زبان آورده بود. در جواب او، مادر در حمایت از "بوی خوش زن" در آمده و "خوب است زن بوی خوش عطر بدهد یا بوی پهن از او به مشام برسد؟" را پرسیده بود، که البته جوابی نگرفته بود!؟