راه نظرخواهی این نیست!؟
دوست عزیز و گرامی، پیش نویس "قانون آب" را در یکی از شبکه های اجتماعی به اشتراک گذاشته و از متخصصین و اندیشمندان و پژوهشگران و اساتید و صاحبنظران و مردم معمولی دارای دستی بر آتش خواسته بود تا در باره آن نظر داده و انتقادات و پیشنهادات سازنده خود را مطرح نمایند.
در خوبی اینکار شکی نیست، اما نکته قابل توجه این بود که آمار کمی قید شده در مقدمه نشان می داد که برای تهیه پیش نویس قانون ساعت های زیادی وقت صرف شده و متخصصین و پژوهشگران و صاحبنظران و اندیشمندان اهل فن فراوانی زحمت کشیده اند.
فعلا قانون آب را کنار می گذاریم! اگر به شما یک صندلی را نشان داده و بگویند یکساعته درستش کرده ایم و شما می توانید ایرادات آن را بگویید، چه واکنشی نشان می دهید؟ غیر از این است که قبل از نگاه دقیق به صندلی "کمی بیشتر وقت صرف می کردید" گفته و با تفکر "قطعا بی عیب و ایراد نیست" سراغ آن می روید.
حال به این نکته فکر کنید که با اطلاع از اینکه سه نفر در کار درست کردن صندلی نقش داشته اند و جهت ایفای نقش درست به مدت دو هفته بی وقفه مشغول کار بوده اند می خواهید دست به ایراد گیری بزنید. غیر از این است که با فکر کردن به "وقتی اینقدر رویش کار شده، حتما چیز خوبی از آب در آمده است" سراغی از صندلی گرفته و ترجیح می دهید جهت ارزش قائل شدن بر زحمات کشیده شده "آخر من چه بگویم" را بر زبان بیاورید؟
اگر به شما گفته شود از میان سه نفر سازنده صندلی یک نفر استاد بلامنازع کار است و صندلی های تولیدی وی در اروپا و امریکا هم به فروش می رسد، آیا سعی نمی کنید وجهه خود را حفظ کرده و با اندیشیدن به "حتما دلیلی داشته که اینجایش را اینطور در آورده است" خود را از گزند پاسخ های احتمالی به سوالات بچگانه خویش در امان بدارید؟
با این حساب، معمولا نظرسنجی هایی که در دنباله ذکر تعداد ساعات کاری و مشخص نمودن رزومه تحصیلی و کاری آن هایی که دست اندرکار تهیه پیش نویس بوده اند صورت می گیرد، بیش از آنکه در جهت بر طرف کردن عیوب و ایرادات و بهتر ساختن کار انجام شده باشند، متمایل به این قضیه هستند که تا جایی که ممکن است ارزش و اهمیت فعالیت را نشان داده و تاییدیه و لایک بیشتری را پذیرا شوند.
جدا از این موضوع، در مملکتی که از استاد دانشگاه و دانشجویش گرفته تا مردم عادی آن ترجیح می دهند تا جایی که ممکن است فرصت مطالعه را از خود بگیرند، واقعا چند نفر پیدا می شوند که به خواندن یک پیش نویس صد و چند صفحه ای روی آوره و با وقت گذاشتن روی تک تک کلمات، عبارات و متون آن، بی آنکه پای دستمزدی در کار باشد، دست به انجام یک کار خیر بزنند.
آیا کسی که چنین پیش نویسی را به داوری اندیشمندان، صاحبظران، اساتید فن، متخصصین، خبرگان و مردم عادی می گذارد نمی داند که چنانچه، به اصطلاح، پیش نویس را خرد کرده و هر بار چند صفحه ای از آن را در معرض تماشا بگذارد، نتیجه ای بهتر را عاید خود و پیش نویس خواهد دید؟
قطعا می داند و اینکه چرا چنین نمی کند را تنها باید در راستای اینکه از قبل تصمیم گرفته تا جایی که امکان دارد دست به ترکیب و شکل و شمایل پیش نویس نزند، ارزیابی نمود!
پ ن: در نظر سنجی های اینگونه می توان در جهت پیشگیری از پیش داوری، ذکری از تعداد ساعات کاری به عمل نیاورده و اینکه کدامین متخصصین و اندیشمندان و ...، که نام آن ها هم هراس در دل بسیاری از دانشجویان و اهالی فن ایجاد می کند، در کار تهیه دست داشته اند را به اطلاع منتقدین و پیشنهاد دهندگان احتمالی نرسانید!
شاید اگر دسترسیم به بلاگدون قطع نمی شد یا مطالب منتشر شده در آفتاب یزد را نگهداری می کردم سر از بلاگفا در نمی آوردم.