برای اخوی، که چند سالی از زمان فارغ التحصیلی وی سپری شده بود، دعوت نامه شرکت در جشن پایان سال دانشگاه آمده بود؛ که در مراسم شرکت نکرد!

به او گفتم که اگر دانشگاه محل تحصیل من برای دانش آموخته های( و دانش نیاموخته ها!) خود اینقدر ارزش قائل می شد و پس از فارغ التحصیلی خبری ازشان می گرفت، به احتمال زیاد، در باره "غرور" و "تعصب" من هم سخنان زیادی به بیرون درز می کرد!

در اینکه اغلب قریب به اتفاق دانشگاه های کشور، دست پرورده های خود را به امان خدا رها کرده و سراغی ازشان نمی گیرند شکی نیست، اما آیا سراغ گیری هایی با بن مایه "کجا هستید و چه می کنید؟" می تواند سود و منفعتی عاید دانشگاه و دانشکده نماید؟

اگر سود و منفعت را فقط از جنبه مالی و اقتصادی و ریالی و پولی و دلاری ببینیم، فارغ التحصیل یک دانشگاه خیری به محل تحصیل پیشین خود نخواهد رساند.

با این حال، دانشگاه هایی که به کسب اعتبار خود اندیشیده و هنوز بر این گمان(باطل!) هستند که در دانشگاه باید افراد درس خوانده و آماده حضور در بازار کار شوند، می توانند از برکت خبرگیری از دانش آموخته های خود خیر حسابی ببرند.

فارغ التحصیلان دانشگاه ها به دو دسته اساسی "بیکار" و "شاغل" تقسیم می شوند.

شاغلین را هم می توانیم به دو دسته، آن هایی که در رشته تحصیلی خود به کار اشتغال دارند و کسانی که فعالیت آن ها ربطی به درسی که خوانده اند ندارد، تقسیم کنیم.

اگر فعلا بی خیال بیکاران و آن هایی که در رشته غیر تخصصی مشغول کار هستند شویم با شماری از فارغ التحصیلان مواجه خواهیم بود که هر کدام در جایی مشغول کار می باشند.

خبر گیری از این فارغ التحصیلان، دانشگاه و دانشکده را متوجه ضعف های آموزشی خواهد کرد، زیرا برخی از افراد از انجام کاری که درسش را نخوانده اند( یعنی در زمره واحدهای درسی نبوده است) گله خواهند کرد و شماری از دانش آموخته ها از الزام کار با نرم افزاری که اسمش را هم نشنیده بوده اند سخن به میان خواهند آورد.

به این ترتیب است که دانشکده ها می توانند دست به بهینه سازی برنامه های آموزشی خود زده و با ایجاد ارتباط سازنده با بازار کار نیازهای اساسی بچه های خود را بهتر و بیشتر درک نمایند.

از این ها گذشته، کسب اطلاع یک دانشکده از فارغ التحصیلی که محل کار خود را ترک گفته و آن را خالی گذاشته است باعث می شود که یک تماس دلپذیر گوش های دانش آموخته ای که مدت هاست دنبال شغل می گردد را نوازش دهد.

این موضوع که علیرغم این همه خیر، دانشکده ها به شدت از ایجاد ارتباط سازنده با فارغ التحصیلان خود شانه خالی می کنند بر نگارنده هویدا نیست. کسی چه می داند! شاید آن ها هراس این را دارند که با گرفتن خبر خودکشی یک فارغ التحصیل نخبه، که مدت ها بیکار بوده است، مواجه شده و در ضمن، "حیف که در دانشگاه ها حلوا خیرات نمی کنند" را به دیگر حسرت های خود بیفزایند!